جامع الشتات-ج4-ص499
است.
و هم چنين عياشى در تفسير خود از ابى بصير روايت كرده از حضرت باقر (ع) در روايت زراره در تفسير آيه شريفه (فما استمتعتم) كه آن حضرت فرموده (عدتها حيضتان).
واما دلايل قول مفيد واتباع او: پس همان صحيحه زراره است به ضميمه حسنه زراره كه گذشتند.
وبر اين وارد است كه تفسير مطلق (قر) در اخبار موجب اراده طهر در خصوص اينجا نمىشود.
زيرا اقوى اين است كه قر مشترك لفظى است ميان طهرو حيض.
پس تفسير آن على الاطلاق به احدهما غير ظاهر الوجه است.
واين قرينه اين است كه مراد در اين تفسيرها تفسير لفظ قرئى است كه در آيه (ثلاثة قرو) وارد شده است.
وتفسير آن به طهر در آنجا مستلزم اراده آن نيست در اينجا.
ومجرد سياق حديث وقرينه مقام در حسنه زراره كه دلالت دارد بر اراده طهر، مقاومت نمىكند با احاديث معتبره متعدده، يعنى صحيحه اسماعيل بن الفضل، وامثال آن.
پس ترجيح باقول شيخ است.
چنانكه احتياط هم مقتضى آن است.
واما باقى اقوال – كه يكى اعتبار يك حيض است، ويكى اعتبار يك حيض ونيم -: هر چند به مقتضاى قول اول احاديث معتبره بسيار هست.
وبر طبق ثانى هم حديث صحيح هست.
لكن چون مقاومت نمىكنند با ادله مشهور، لازم است تأويل آنها، يا طرح آنها.
واما جواب از مسأله ثانيه: پس عده آن چهل وپنج روز است.
وخلافى در آن نيست، وجمعى دعوى اجماع بر آن كرده اند.
واخبارهم دلالت دارد بر آن.
وفرقى ما بين آزاد وكنيز نيست، وظاهرا خلافى در اين هم نباشد.
319 و 320: سؤال: زيد زينب را به عقد دائمى خود در آورده ودخل نموده.
و متعاقدين را يقين حاصل بود كه زينب خالى از مانع ومطلقه به طلاق صحيح است.
و ناكح قبل از عقد از زوج اول زينب استماع نمود (من زينب را مطلقه ساخته ام).
وچندى