جامع الشتات-ج4-ص485
نظر مطلقا.
همچنين به اهل ذمه ومحارم نسوان به غير عورت.
واما زنان جوان اهل باديه ودهات بدون قصد تلذذ وريبه: ظاهر در آنها نيز عدم جواز است.
هر چند موافق علتى كه از بعضى اخبار بظاهر مىشود، جواز است.
وعلت مذكوره اين است كه اگر ايشان را منع كنى، منع پذير نمىشوند.
ليكن اشكال هست در جواز اعتماد بر آن علت.
وبه هر حال امر در صورت ودست وپا آسانتر است، چون در مسأله خلاف عظيم است وليكن اظهر در نظر حقير منع است در مطلق نامحرم.
واينكه مكرر انسان مبتلى مىشود وآنها منع پذير نمىشوند، چاره آن همين است كه هر وقت اتفاق افتد، روى خود را بگرداند.
ونظرى كه غفلتا اتفاق افتد، در آن حرجى نيست.
302: مكرر: سؤال: بعضى از زنان هستند كه متعه كردن ايشان با واسطه ممكن نمىشود بلكه موقوف است به مراوده، از قيبل نگاه كردن به غمزه واشاره وحرف زدن و شعر خواندن آيا كسى اين امور را تقديم رساند تا به آن ثواب برسد يا آن ثواب به اين گناه نمىرسد.
جواب: مرتكب معصيت شدن به اميد اين كه به ثوابى برسد از تسويلات شيطان و مخالفت خداوند ديان است.
303: سؤال: هر گاه شخصى صاحب شوقى از حليله خود پاره [ اى ] شوخى هاو اختلاطها توقع نمايد، واو به اعتبار شرم يا سستى يا غلبه خواب در شب از امرا وتجاوز كند.
آثمه است يا نه؟ جواب: بر زن واجب است اطاعت شوهر در هر گونه استمتاعى كه شرعا جايز است، مگر عذر شرعى داشته باشد.
وظاهر فقها اين است كه در وطى دبر رضاى زن شرطى نيست بنابر مشهور اقوى كه جواز آن است با كراهت واز بعض اخبار ظاهر مىشود كه رضاى زن شرط است ودلالت آن محل اشكال است وقائلى هم به آن نديدم ودر ترك واجب گناه حاصل مىشود.
304: سؤال: موجب وقابل در عقد نكاح دوام يا متعه (يا ساير عقود) مىتواند يك نفر شد؟ يا دو نفر بايد باشند؟.
جواب: بلى اشهر واظهر جواز است.