پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج4-ص448

از براى‌ مدعى‌ باقى‌ مى‌ماند ودر اينجا بالمره بى‌ حق مى‌شود.

پس جايز نخواهد بود عقد مگر در صورت مسامحه ومماطله، چنانكه پيش گفتيم.

اما نظر به اين كه تا به حال بر زوجه امرى‌ ثابت نشده واختيار خود را دارد، بايد صحيح باشد.

ودور نيست ترجيح جواز عقد، در صورت مسامحه ومماطله كه مستلزم حرج وضرر باشد، دون غير اين صورت.

خصوصا در صورت دوم، يعنى‌ عدم سماع دعوى‌ بعد عقد.

چنانكه ظاهر صاحب مسالكاست.

270: سؤال: بعد از فوت پدر حضانت طفل با مادر است يا وصى‌ پدر؟ جواب: بعد از موت پدر، مادر احق است به حضانت ولد از وصى‌ پدر و جد مطلقا.

خواه حضانت ما در در حال حيات [ پدر ] منقطع شده بوده يا نه.

به دلالت آيه (اولوا الارحام) وبعض اخبار معتبره.

وظاهر اخلافى‌ در مسأله نيست.

271: سؤال: زيد مجنون شده، وزوجه دائمه او به قدر مقدور در خانه او توقف كرده.

والحال طاقت ماندن ندارد.

آيا بدون طلاق مى‌تواند برود وفسخ نكاح كند؟ يا محتاج است به طلاق؟ واگر محتاج است به طلاق، كى‌ مباشر طلاق مى‌تواند شد؟ وآيا زوجه مهر خود را از مال زيد مى‌تواند بردارد يا نه؟ جواب: هر گاه جنون قبل از عقد بوده وبه سر حدى‌ بوده كه مستغرق اوقات صلاة بوده كه وقت نمازهاى‌ خود را نمى‌شناخته، وزن بعد از تزويج مطلع بر آن شده، بلا خلاف زوجه اختيار فسخ دارد.

احتياج به طلاق نيست.

و هم چنين هر گاه اوقات نماز را مى‌شناخته على‌ الاظهر الاشهر بل كادان يكون اجماعا.

و هر گاه جنون بعد عقد عارض شده قبل از دخول يا بعد از دخول، پس اگر به سرحدى‌ است كه اوقات نماز را نمى‌شناسد پس زوجه مسلط بر فسخ است نيز بلا خلاف ظاهرى‌.

واما هر گاه اوقات نمازها را مى‌شناسد پس اظهر واشهر اين است كه مسلط بر فسخ نيست وبايد صبر كند.

وحديث مرسلى‌ در فقيه وعبارت فقه الرضا بر آن دلالت دارد.

بلى‌ اگر صلاح مجنون در طلاق دادن زوجه باشد، اظهر واشهر اين است كه ولى‌ مجنون مى‌تواند