جامع الشتات-ج4-ص403
ومرا ببرند) پدر زن او و برادر او به اردبيل رفتند كه او را بياورند.
صاحب خانه كه آن شخص مريض در خانه او بوده گفته بود كه (آن شخص كه شما تفحص او مىكنيد در خانه من بود وبه رحمت خدا رفت).
ورخوت پوشاكى وقدرى اسباب ديگر داشت كه پدر زن مريض آنها را مىشناخت كه آن رختها واسبابها از شخص مريض است.
آيا به اين نقلها علم حاصل مىشود وزوجه او به شوهر مىتواند برود يا نه؟ -؟.
جواب: امكان دارد كه از براى آن شخص كه رفته است، از اخبار صحاب خانه و قراين، علم حاصل شود.
اگر آن شخص ادعاى حصول علم كند تكذيب آن نبايد كرد ولكن از براى ضعيفه كه [ مىخواهد ] شوهر كند يا بايد دو نفر عادل مدعى علم شهادت بدهند به موت، يا از برى ضعيفه علم حاصل شود، يا از براى حاكم شرع (يعنى مجتهد عادل) علم حاصل شود.
واگر اينها هيچ كدام نشود حكم آن حكم (زوجه مفقود الخبر) است.
وحكم همان است كه با وجود عدم نفقه وعدم صبر وشكوه به حاكم شرع، او را مهلت دهد وچهار سال تفحص كند.
به تفصيلى كه ذكر كرده اند.
233: سؤال: عقد زن به زبان تركى يا فارسى جايز است در جايى كه توكيل عربىميسر باشد -؟ يا نه؟.
جواب: با وجود امكان به لفظ عربى، جايز نيست از براى زوجين به هيچ لغتى ديگر.
وبر اين اجماع نقل شده از شيخ در مبسوط وعلامه در تذكره.
وقول ابن حمزه به استحباب عربى ضعيف است.
و هر گاه يكى از طرفين عربى نداند وديگرى بداند آن كه مىداند به عربى بگويد وآن ديگرى به لغت خودش.
به شرطى كه هر يك بفهمد مراد ديگرى را، هر چند به واسطه مترجم ثقه باشد.
وظاهرا يك مترجم كافى است.
واگر عربى را هيچ يك ندانند وتعلم هم متعذر باشد يا متعسر باشد، به هر لغت كه دانند بخوانند، وتوكيل غير واجب نيست.
وظاهر صاحب مدارك در شرح نافع دعوى اجماع است بر عدم وجوب.
واما غلط گفتن اعراب با وجود صحت لفظ عربى، پس ظاهر شهيد ثانى در مسالك اين است كه مضر نيست در نزد اصحاب ما واحوط آن است كه با وجود امكان تعلم، اكتفا به اعراب غلط نكنند.
234: سؤال: آيا جايز است كه يك نفر صيغه نكاح را ايجابا وقبولا جارى كند يا نه؟ -؟.
جواب: بلى اشهر واظهر جواز است.
بلكه در خصوص عقد نكاح از طبرسى (ره)