پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج4-ص362

تا معلوم شود.

وبعد از آن كه معلوم شد بايد تفريق كرد، نه از اين راه كه به زوج حرام ابدى‌ است، بلكه از اين راه كه هر گاه زوجه من بعد اطاعت او كند اعانت براثم كرده است.

وبدان كه درصورتى‌ كه (جاهل باشد به عده يا يه حرمت نكاح در عده ودخول واقع شود در عده) حرام ابدى‌ مى‌شود جزما.

واما هر گاه دخول بعد عده واقع شود: اظهر در نظر حقير اين است كه منشأ حرمت ابدى‌ نمى‌شود.

چنانكه صريح كلام بعضى‌ وظاهر جماعتى‌ است.

وصاحب كفايه ظاهرا غفلت كرده است واسناد داده است به اصحاب، اطلاق را.

211: سؤال: هر گاه زوجه با وجود تمكين وعدم نشوز، شوهر او به سفر برود و مدتى‌ غايب باشد.

وزوجه به قرض كردن معيشت خود را بگذارند.

وبعد از آن زوج در سفر بميرد.

زوجه اداى‌ دين خود را از مال زوج مى‌تواند كرد يا نه؟ جواب: بلى‌ به قدر ايام نفقه غيبت زوج مادام حيات زوج، مستحق است كه از مال زوج مقدار نفقه ايام غيبت زوج را بگيرد.

212: سؤال: هر گاه زوجه زيد، زوج خود را بگويد كه (اطفال خود را خدمت نمى‌نمايم، شما خدمت بكنيد).

وزيد مذكور را اوضاع نباشد كه خدمتكارى‌ نگاه دارد.

و خود كاسب باشد و هر گاه خود متوجه خدمت اطفال شود از كسب وتحصيل مؤنه باز مى‌ماند.

آيا در اين صورت سخن زينب مشار اليها شرعا مسموع مى‌باشد يا نه؟ جواب: زينب ظاهرا مى‌توان اين سخن را بگويد، هر چند استحقاق حضانت هم با او باشد.

به جهت آن كه دليلى‌ بر وجوب حضانت عينا، بر مادر ثابت نيست.

ودر اين صورت هر گاه پدر فقير باشد ونتواند جمع كند مابين تحصيل معيشت وخدمت كردن اطفال، معيشت خود را مى‌تواند از وجوه صدقات بگذارند، يا خادمى‌ از آن وجوه بگيرد.

واما اين كه حضانت بر پدر در اين صورت واجب عينى‌ است يا كفائى‌ آن هم خالى‌ از اشكال نيست.

وحضانت وپرستارى‌ غير از نفقه وكسوه دادن است.

213: سؤال: هر گاه ضعيفه سر خود از جائى‌ بيايد وادعا نمايد كه من شوهر ندارم.

وبلا منازع باشد.

مى‌توان او را به جهت ديگرى‌ عقد كرد يا نه؟.

جواب: بلى‌ مى‌توان.

والله العالم.

214: سؤال: شخصى‌ كه دو اسم داشته باشد، يكى‌ مشهور وديگرى‌ غير مشهور، و غير مشهور اسم اصلى‌ او باشد در حين عقد نكاح به كداميك از اين دو اسم بايد تلفظ