جامع الشتات-ج4-ص351
زوجه ولد صغير يا كبير خود كند، بدون اين كه در اول والد به آنها ببخشد يا به نحو ديگر منتقل كند.
آيا صحيح است ولازم است؟ يا نه؟ جواب: بلى صحيح است ولازم است.
ونقل كردن عين به ولد قبل از داخل كردن به صداق ضرور نيست.
194: سؤال: حد رضاع را بيان فرمائيد.
جواب: هر گاه پانزده عدد شير از پستان بخورد كه هر مرتبه سير شود ودست بردارد كه شير زنى ديگر در ميانه آنها نباشد، نشر حرمت مىكند.
به شرط آن كه شيراز ولادت بهم رسيده باشد وخود به خود نباشد، وطفل شيرخوار هم از دو سال بيشتر نداشته باشد.
و هم چنين هر گاه يك شبانه روز غذاى طفل از آن شير باشد وشير كسى ديگر [ را ] نخورد، بلكه هيچ ماكول ديگر نخورد، [ و ] هر وقت از آن شبانه روز كه خواهش شير كند شير سير بخورد از همان زن.
و هم چنين هر گاه گوشت طفل از آن شير حاصل شود واستخوان او از آن سخت بشود.
به شرط آن كه مستقل باشد شير در اين تأثير كه مخلوط به چيز ديگر نشود وگوشت حاصل از هر دو شود، كه در آن وقت اثرى نمىبخشد.
وثمرهاين تقدير سومى كم ظاهر مىشود.
واز جمله ثمرات آن اين است كه طفل در چندين روز غذاى او منحصر باشد در آن شير، نهايت پانزده عدد شير كه سير بخورد ودست بردارد اتفاق نشده باشد، بلكه هزار مرتبه (مثلا) شير خورد اما هيچ كدام بر آن نهج نبوده.
و هم چنين در يك شبانه روز بين اين هزار شير اتفاق نيفتاده كه بر نهج عادت غذاى آن طفل همين شير باشد به اين نحو كه هر وقت گرسنه شود شير بخورد.
ودر اين صورت جزم حاصل شدن به انبات لحم وشد عظم ممكن است از براى همه كس، و در كمتر از اين هم ممكن است كه جزم حاصل شود به جهت طبيب حاذق.
ودور نيست كه قول يك طبيب حاذق عادل كافى باشد، اگر چه احوط اعتبار دو طبيب است.
وبر هر يك از تقديرات كه در حد رضاع گفتيم، شرط است فحل يكى باشد، يعنى شير يك مرد را بخورد.
195: سؤال: شخصى از غلات دخترى از شيعه اماميه گرفته بود.
وآن زن فوت شد.
وبعد از آن، مرد مسلمان شد.
وآن زن مادرى دارد.
آيا ميراث ومهر او چگونه قسمت مىشود.
؟.
جواب: آن عقد باطل است.
وميراثى از براى شوهر او نمىباشد.
ميراث او مال مادر