جامع الشتات-ج4-ص350
گرفتن آن حلال است يا نه؟ وبعد از آن كه گرفت آيا آن شخص دهنده استرجاع مىتواند كرد يا نه؟ جواب: آنچه در بادى نظر به گمان حقير مىرسد آن است كه اگر شرط را در ضمن عقد نكاح در آورند (اعم از آن كه دختر شرط كند يا ولى بر فرض ولايت) حلال ولازم خواهد بود.
به جهت آن كه شرط مشروع است ومنعى از براى آن نمىدانم.
و اگر شرط نكند نيز ظاهر حليت است مادامى كه پشيمانى زوج ظاهر نشده است.
واگر بعد از نزويج پشيمان شود وخواهد كه به آنچه داده رجوع كند، آنچه از آن مال موجود باشد مىتواند استرداد كند.
به جهت آن كه به عقد لازمى منتقل نشده وبر ملك سابق باقى است.
واين از بابت هبه معوضه نيست، به جهت آن كه عوض بضع به غير صداق چيزى نيست، واين كه داخل صداق نيست ودر هبه معوضه اقباض از طرفين تا نشود لزوم ندارد، پس نتوان گفت كه اينجا، عوض، رضا وقبول ولى، است نه دختر وبضع آن، تا بگويد كه اين پول را دادم ورضاى ولى را گرفتم بلكه اين داخل هديه (مصانعه) و (مكافات) نيز نخواهد بود.
و هم چنين در تحت هيچ يك از عقود نيست.
واين مانند (اباحه) است.
وتسليط غير است بر مال خود.
و ظاهر اين است كه مجرد تصرف بلكه تبديل عين به شيئى ديگر منشأ لزوم نمىشود، و رجوع به هبه آنها مىتوان كرد، و هم چنين به نما موجود.
بلى اگر تلف بالمره شده استديگر دليلى بر رجوع به آن نيست.
و از اين سخن غفلت نكنى درصورتى كه ملكى در ذمه خريده باشد وبعد از آن اين پول را در قيمت بدهد كه اين هم بدل عين است و مىتوان استرداد كرد.
به جهت آن كه آن ملك بدل آن پول نيست، بلكه بدل، آنچه كه در ذمه مشترى بود، مىباشد.
192: سؤال: پدرى از براى پسر خود دختر بالغه [ اى ] را ولايتا عقد نموده.
وبعد از آن، پسر آن دختر را قبل از دخول طلاق داده.
آيا پدر مىتواند آن دختر را بگيرد يا نه؟ جواب: معقوده پسر بر پدر حرام است.
هر چند دخول نكرده باشد.
193: سؤال: هر گاه والد زوج عينى را (مثل ملكى يا باغى) از مال خود داخل مهر