جامع الشتات-ج4-ص341
ميراث و مهر مادر نمىتواند كرد.
واگر معلوم نشود كه هند زنا كرده بود، وعمرو هم به وطى شبهه بهم رسيده باشد، در اين صورت ملحق به مادر مىشود ودعوى مهر – در صورتى كه عقد او به بكر بر سبييل شبهه شده باشد – مىتواند كرد.
والله العالم.
168: سؤال: هر گاه دخترى در حولين ارتضاع خود تا مدت دو ماه با پسر عم خود شير خورده.
به اين نحو كه در ظرف مدت دو ماه متوالى كه والده مرتضعه مزبوره مريض بوده، مكرر از زوجه عم خود كه مرضعه پسر مزبور بوده ارتضاع نموده.
ولكن حال از مرضعه مزبور استفسار كميت ارضاع را نموده ايم مىگويد كه (تا دو ماه چون والده مرتضعه مزبوره مريض بوده من مكرر او را شير داده ام، ليكن ده رضعه متواليه – [ و ] بلا فاصله ارضاع ديگرى – نشده.
ويك شبانه روز هم بدون تخلل ارتضاع [ از ] غيرى، شير نداده ام.
بلكه گاه من شير مىدادم وگاه والده مريضه اش، وگاه هم شير گاو مىخورده.
ملحض آن كه: به تقرير مرضعه مزبوره، ده شير متوالى بدون تخلل شير والده اش يا ديگرى، يا يك شبانه روز كذلك، اتفاق نيفتاده.
وحال كه دخترى وپسر متراضعان مزبوران به حد بلوغ رسيده اند بناى تزويج ما بين ايشان شده.
آيا حسب الشرع رضاع مزبوره ناشر حرمت بينهما مىشود يا نه؟ ودر صورتى كه ناشر حرمت بينهما باشد، آيا همشيره نسبيه مرتضعه مزبوره (كه شير مزبور را نخورده باشد) مىتواند با آن پسر مزوجه شود يانه؟ واخوه نسبيه هر يك از متراضعان بااخوه نسبيه ديگرى تزويج مىتوانند نمود يا نه؟ جواب: نظر به صورت سؤال تقدير عددى وزمانى رضاع (هر دو) غير معلوم الثبوت [ است ].
خصوصا با ملاحظه تقرير مرضعه.
واصل هم عدم حصول آنها است.
واما (تقدير اثرى) اعنى نبات لحم وشد عظم بادم): پس در صورت مسؤله نفى آن مشكل است.
بلى چون از كلام اصحاب بر مىآيد كه بايد انتساب اين اثر به رضاع مرضعه باشد مستقلا، و مخلوط شدن چيز ديگر را مضمر مىدانند در نسبت دادن اثر به آن شير.
وظاهرا خلافى در ميان ايشان در اين معنى ظاهر نيست.
واصل هم عدم تحقق رضاع شرعى است.
و عمومات هم مقتضى حليت است.
خصوصا با ملاحظه اين معنى كه تتبع احاديث ائمه طاهرين عليهم السلام مفيد اين