پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج4-ص247

مى‌كند.

108: سؤال: هر گاه شخصى‌ در حال مرض وصيت نمود كه (نيم مهجه از ملك يحيى‌ آباد را فروخته وقيمت او را خرج دفن وكفن من بكن).

واين نيم مهجه كه آن مريض وصيت نموده، خمس آن ملك است.

آيا مى‌رسد كه وصى‌ او را به معرض بيعدر آورد يا نه؟ جواب: هر گاه ملك مزبور كه عبارت از نيم مهجه است مساوى‌ ثلث تمام تركه او است، بايد به مقتضاى‌ تمام وصيت عمل كرد.

هر چند نيم مهجه مساوى‌ ثلث مجموع آن ملك نباشد.

109: سؤال: ديگر آن كه موصى‌ سه نفر طفل صغير دارد، ووصى‌ نظر به صرفه وغبطه جانب صغار، اين نيم مهجه را نفروخنه وموصى‌ چند محل زراعت ديگر هم دارد وابواب جمعى‌ وماليات زيادى‌ دارد كه صغار وكبار از عهده حقوق ديوانى‌ آن بر نمى‌آيند.

آيا وصى‌ مى‌تواند كه آن نيم مهجه ملك مرغوب را نفروشد وملك ديگر كه ماليات سنگين دارد به معرض بيع در آورد يا نه؟ جواب: بايد به مقتضاى‌ وصيت عمل شود وتغيير وتبديل نمى‌توان كرد.

1110: سؤال: هر گاه غله مال صغير به حد نصاب برسد وصى‌ مى‌تواند كه از مال صغير زكات را بدهد؟ جواب: اشهر واظهر استحباب زكات است در غلات طفل.

وولى‌ طفل (كذا) هر گاه پدر وجد پدرى‌ ندارد وصى‌ ايشان مى‌تواند زكات مال طفل را از غلات بدهد.

واحوط آن است كه به قصد قربت در نيت اكتفا كند، ديگر قصد وجوب استحباب نكند.

111: سؤال: هر گاه زيد در حال صحت وصيت نموده باشد كه (ثلث مالم [ را ] به مصرف خودم برسانيد).

وديگر آن كه پنج نفر اولاد ذكور دارد، دو نفر از ايشان را زن داده، وسه از ايشان را زن نداده است.

باز در حال صحت در خصوص جمعى‌ قرار داده كه اخراجات عروسى‌ آن سه نفر را بر داشته بعد از آن، تركه را كمافرض الله قسمت نمايند.

والحال باقى‌ ورثه قائل ثلث تركه هستند كه به مصرف او برسانند، وقائل به وضع اخراجات عروسى‌ آن سه نفر نيستند.

جواب: اولا بايد وصيت به ثبوت شرعى‌ برسد، وآنچه ثابت نشود نمى‌توان عمل به آنكرد.

وثانيا آن كه صورت سؤال مجمل است.

ومعلوم نيست كه وصيت مرتب است يا غير