جامع الشتات-ج4-ص101
معمول دارند.
38: سؤال: شخصى در مقبرهء مسلمين – كه در جوار امام زاده اى است – حفر ممر آبى بكند كه آب باران وسيل خرابى به قبرستان وقبر امام زاده نرساند.
وبه سبباين حفر قليل آبى بر آيد، وبعد از آن دو سه پشته قنات بالا برده وآب بسيار بيرون آورده كه در ملك طلق آن شخص جارى مىشود.
آيا اين آب مال حافر است يا مال امام زاده يا همه مسلمين؟ -؟ -؟.
ومتولى امام زاده مدعى است (نظر به وقفنامه كه در دست دارد كه سيصد سال قبل نوشته شده اينكه در سمت غربى امام زاده در قديم چشمه سارى بوده كه وقف امام زاده بوده، وشصت سال قبل از اين منطمس شده) اين آب همان آب امام زاده است وبايد به مصرف او برسد.
چه بايد كرد؟.
جواب: اين قبرستان اگر وقف است تصرف در آن به غير مقصود واقف، جايز نيست.
وحفر قنات جايز نيست.
وبايد آن قنات را پر كند وزمين را به حال خود بگرداند.
و همچنين هر گاه وقفيت ثابت نباشد وداير باشد ومحل قبر كردن اهل قريه باشد، باز آنهم داخل حريم قريه است وتصرف در آن صورتى ندارد.
بلى هر گاه از جمع شدن آب باران وسيلاب ضرر رسد به سبب جمع شدن در بعضى از آن موضع، به قدر رفع ضرر مىتوان ممر آبى در آن حفر كرد به قدر رفع ضرر و بيشتر جايز نسيت.
وبر فرضى كه كسى چنين تصرفى كرد وكسى آن قنات را هم پر نكرد، آبى كه از آن، جارى است مختص همان زمين قبرستان است واختصاص به حافر ندارد.
بلكه در صورت عدم ثبوت وقفيت، منافع حريم متعلق به صاحبان قريه وصاحبان حريم است ودر صورت وقفيت هم متعلق به همان قبرستان است.
و هر گاه قبرستان را به آن حاجتى نيست به جهت تعمير يا رفع ضرر، ظاهر اين است كه بايد به مصارف خير برسد.
ودور نيست كه صرف تعمير قبر همان امام زاده كه در جوار قبرستان است بشود، بهتر باشد واگر محتاج نباشد، به مصرف قبرستان يا مقبره امام زاده ديگر برسانند.
ودر اين صورت هر گاه متولى سخن خود را به ثبوت شرعى برساند به مصرف قبر امام زاده رساندن، واضح خواهد بود.
ولكنبر فرض اثبات اين مطلب، باز تصرف در قبرستان وحفر قنات بى صورت بوده وبر