جامع الشتات-ج4-ص99
دختر پسر را مقدم داشته بر دختر دختر، يا نه – اين نيز چنين خواهد بود باز بايد تسويه كرد.
وچنانكه حكم چنين است در هر جا كه موقوف عليهم مردد باشد ميان چند نفر كه تقدم وتاخر هيچيك معلوم نباشد.
34: سؤال: خانه [ اى ] وقفى مىباشد كه خراب شده وخاك در او جمع گرديده.
حالا خاك زياد مىباشد.
اين خاك را چه كند؟ مرخص مىفرمايند كه ناظر خاك را خشت كند وبفروشد وبه مصرف وقف برساند؟ يا آنكه خاك را اذن بدهند كه احتياج داشته باشد برده باشد، تا خاك زياده تمام شود.
جواب: هر گاه آن خاك به جهت خانه ضرور نيست وضرور هم نمىشود، وخانه محتاج به مرمت باشد، آن خاك را به مصرف مىرسانند بر سبيل مصلحت، وخرج تعمير خانه [ مى ] كنند.
35: سؤال: هر گاه خانهء شخصى در پهلوى مسجد باشد كه واسطه شارع عام باشد.
آيا شخص صاحب خانه مىتواند كه بر روى شارع سقف بزند كه يك سر سقف به ديوار مسجد باشد -؟ آيا صورت شرع دارد يا نه؟ -؟.
وبه حسب نفع، ازبراى مسجد واز براى شارع بسيار نافع است.
هر گاه مقرر مىفرمايند كه در صورت نفع ساخته شود والا، فلا.
جواب: ظاهر اين است كه هر گاه صلاح مسجد در اين باشد وبه ماره هم ضررى نمىرسد بلكه نفع مىرسد جايز باشد.
ولكن اين را به اطلاع حاكم شرع بكنند.
و هر گاه دسترس نباشد وثقات مؤمنين وعدول اهل خبره تصديق مصلحت بكنند، شايد كافى باشد.
36: سؤال: مزرعه [ اى ] هست وقف.
ووقفنامه او نيست كه طريقهء عمل معلوم شود لكن تا [ جائى كه ] جماعت متصرفين در خاطر دارند، واز متصرف سابق شنيده اند، وفى ما بين ايشان معمول بوده است، [ اين است كه ] هر گاه احدى از ايشان فوت شود، رسد او به وارث ذكورش كه منسوب به واقف باشد از جهت اب، منتقل مىشود.
حال شخصى فوت شده وعم پدرى، وعم زاده پدر ومادرى، و خال مىدارد.
وخال از سلسلهء موقوف عليهم نيست، اما چون خود ميراث از وقف نمىبرد آيا وقف مزبور حكم على حده دارد؟.
وقبل از اين تا حال.
برادر پدرى [ و ]