جامع الشتات-ج3-ص492
پنجاه سال – كه عبارت از (پنجاه رفع محصول) شتوى وصيفى، بوده باشد – در عوض مبلغ معين.
ودر ضمن عقد اجاره شرط نمود كه تعميرات خانهها ومزارع جزئا وكلا، وتحميلات ديوانى مزارع كلا وجزئا در عهده مستأجرين باشد.
وصيغه مواجره اصالتا وولايتا بينهم جارى شده.
چون سه دانگ از مزرعه (ارشت) را موجر به جهت تركه خود به موجب وصيت نامچه على حده موضوع داشته، لهذا در ضمن عقد مواجره شرط شده كه بعد از آن كه موجر قبل از انقضاى مدت اجاره فوت شود اختيار فسخ اجاره سه دانگ مزرعه ارشت، با وصى باشد كه فسخ اجاره را نموده وبه وصيت عمل نمايد.
و هم چنين: اجاره داد زيد مزبور كل ششدانگ يك حجر طاحونه خود را با اولاد ذكور خود به مدت معين ومبلغ معين.
وصيغه مواجره اصالتا وولايتا جارى.
حال ساير ورثه زيد، اجاره را قابل (1) نمىشوند.
دعوى ايشان مسموع است يا نه؟ -؟ واگر اجاره مزبوره مبنى بر محابات باشد، داخل منجزات مريض مىشود؟ آيا منجزات مريض اصل مال محسوب است يا از ثلث؟ -؟.
جواب: اولا تفسير (پنجاه سال) مدت اجاره به (پنجاه رفع محصول)، موجب جهالت مدت اجاره است.
وبه سبب آن عيب مىكند اجاره.
چون رفع محصول در سنوات مختلف مىشود.
و هم چنين شرط تعمير خانه ودهكده ومزرعه، هم شرط مجهولى است.
چون مقدار آن معلوم نيست.
وجهالت شرط موجب فساد عقد مىشود.
و هم چنين شرط تحميلات ديوانى، هر گاه معين نباشد مشكل است به همين جهت.
واما حكايت سه دانگ قريه ارشت: پس اصل مطلب در آن واضح نيست.
اگر مراد اين است كه وصيت كرده است كه به مجرد فوت او وصى او [ ثلث ] آن قريه را با منافع آن، به مصرف صوم وصلات ومبرات وساير حقوق برساند، وبه جهت استصحاب حيات واميد بقا
(شفت) محل زندگى پدر ميرزا آبادى بنام (ارشت) وجود دارد كه شفت در پهلوى شمالى ارتفاعات وارشت در پهلوى جنوبى آن قرار دارد.
رجوع كنيد به مقدمه جلد اول.
1: قائل (نسخه بدل).