جامع الشتات-ج3-ص453
بنابر مشهور واقوى در طريق (مخالفت شروط جايزه) اين است كه عقد اجاره باطل نمىشود.
ولكن مستأجر مسلط بر فسخ عقد اجاره مىشود.
پس اگر فسخ اجاره كرد، اجير مستحق اجرت المثل قدر عمل مىشود كه كرده است.
و هر گاه تمام نكرده، مستحق مساوى همان قدر عمل كه كرده است، مىشود از اجرت مسمى فى العقد.
والحاصل اين كه: در اين مسأله كه اجاره كنند كسى را كه عمل را در مدت معينى بكند ومدت تمام شود پيش از تمام شدن عمل وبعض آن عمل را كرده باشد، سه قول نقل كردهاند: اول اين است كه مستحق مسمى مىشود بالنسبة در آنچه كرده است.
و مستأجر اختيار دارد در ميان اين كه فسخ كند اجاره را، وميان اين كه اجازه كند باقى راواجير مستحق تمام مسمى فى العقد بشود.
سوم اين است كه مستأجر اختيار دارد ميان فسخ اجاره ودادن اجرت المثل در عوض آنچه كرده است، وميان آن كه اجازه كند در باقى مدت وتمام مسمى فى العقد را بدهد.
واظهر در نزد حقير اين قول آخر است والله العالم.
كتاب الاجاره من المجلد الثانى: 224: سوال: هر گاه كسى زمينى را اجاره كند.
وقنات آن خراب شود.
وبه آن زمين وآب، منتفع نتواند شد.
آيا موجب فسخ اجاره مىشود يا نه؟ -؟.
جواب: بلى هر گاه قنات خراب شود وآب منقطع شود، مسلط بر فسخ مىشود.
بلكه ظاهر كلام ايشان در اجاره خانه ومسكن اين است كه هر گاه خرابى به نحوى باشد كه به هيچ وجه نتوان منتفع شد، اجاره باطل مىشود.
وظاهر اين است كه فرقى ما بين خراب شدن خانه وغير آن نباشد، بلكه معيار همان تعذر انتفاع از آن است.
چنانكه علامه در تذكره تصريح كرده كه (هر گاه خراب شود خانه يا منقطع شود آب زمينى كه اجاره شده از براى زراعت كه به هيچ وجه منتفع نتوان شد، در حكم تلف عين مستأجره است) كه اجاره باطل مىشود.
واما هر گاه منتفع نتوان شد به بعض وجوه از آن خانه يا زمين، پس خيار فسخ حاصل مىشود از براى مستأجر، هر چند به قدرى از آن عين مستأجره منتفع شده باشد.
پس بعد از