جامع الشتات-ج3-ص446
مميز آمده وماليات ملك مزبور زياد شده.
آيا آن زيادتى را بايد موجر از عهده بيرون آيد يا مستأجر؟ -؟.
جواب: خراج زمين بر صاحب زمين است.
خواه سلطان زياد كند يا كم كند.
مگر اين كه بر مستأجر شرط كند كه او بدهد.
ودر صورتى كه بر مستأجر شرط كند، بر او واجب مىشود.
واينكه در اين بين سلطان زياد كند وجهى [ را ] كه متعارف نبود قبل از اين، ظاهر اين است كه زيادتى بر صاحب زمين باشد.
218: سوال: هر گاه شخصى ملكى اجاره نموده باشد.
وبدون اذن مالك قلعه [ اى ] بنا كرده باشد.
آيا مالك مىتواند كه قلعه را خراب كند وزراعت نمايد؟ يا آن كه بايد بعداز دادن اجرت المثل قلعه را خراب كند؟ جواب: هر گاه در اجاره اين معنى در نظر نبوده، مىتواند قلعه را خراب كند وبر او چيزى نيست در عوض خرابى قلعه.
بلكه بايد آن شخص كه آن قلعه را ساخته خود خراب كند وزمين را هموار نمايد وبه دست صاحب بدهد.
و هر گاه در ميان ايشان سخنى مذكور شده باشد [ و ] بنابر آن قلعه را ساخته، بايد به مرافعه شرعيه حاضر شوند.
219: سوال: هر گاه شخصى نمازى يا روزهاى به جهت ميتى قبول كرده.
آيا به اذن وارث مىتواند كه روزهاش را به ديگرى بدهد يا نه؟ -؟.
وبر فرض جواز، دو نفر با هم مىتوانند گرفت يا نه؟ -؟.
جواب: بلى مىتوانند.
واظهر عدم وجوب ترتيب است در روزه، ودو نفر مىتوانند بگيرند.
والله اعالم.
220: سوال: هر گاه كسى جامهاى بدهد به صباغ كه رنگ كند.
ودر وقت گرفتن، صباغ جامه ديگر به او بدهد.
وآن جامه در دكان صباغ عوض شده است، آيا صاحب جامه را مىرسد كه آن جامه را بگيرد؟ يا آن كه نمىرسد وليكن مىتواند قيمت جامه خود را از او بگيرد؟ و يا آن كه قيمت را هم نمىتواند بگيرد؟ وحكم آن چه چيز است؟.
جواب: ظاهرا خلافى در اين نيست – ودر مسالك دعوى اجماع كرده – افسادى كه اهل صنعت به دست خود بكنند در آن عينى كه به آنها مىدهند از براى اصلاح، موجب