پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج3-ص333

بشخصه معلوم باشد يا نباشد.

وظاهر اين است كه وارث ومالك ومال المضاربه در آن مساوى‌اند.

يعنى‌ هر يك به قدر الحصه مى‌برد.

خواه تركه محيط به همه باشد يا نه.

و كلام صاحب المسالك در اين مقام خالى‌ از مسامحه نيست.

چون موهم اين است كه (هر گاه مال المضاربه از جماعتى‌ باشد وممزوج باشد با مال ميت، ومال قاصر باشد از حق آنها، غرما [ تقسيم ] مى‌كنند.

و هر يك نسبت به حصه خود مى‌برند وبه وارث چيزى‌ نمى‌دهند.

)

واين بى‌ وجه است بلكه وارث هم نسبت به حصه خود مى‌برد.

وكلام او را بايد توجيه كرد كه منافى‌ اين نباشد كه ما گفتيم.

166: سوال: زيد در وصيتنامه اول مرقوم نموده كه پانزده هزار روپيه وخانه و اثاث البيت ( مجموع ) مال دو صبى‌ (1) او است بى‌ شركت غيرى‌.

ودر وصيتنامه دوم مرقوم نموده كه موازى‌ پنجاه هزار روپيه به اولاد خود هبه نمودم به تفصيل معين.

و اقرار نموده كه موهب را ولايتا [ در ] تصرف گرفتم.

وما بقى‌ مخلفات را مع مايملك خود – آنچه باشد از نقد وجنس وخانه وغيره – به دو پسرهاى‌ خود عبد الكريم و عبد الرحيم هبه نمودم وولايتا تصرف نمودم.

در وصيتنامه سوم مرقوم است كه: بنابر آن كه سابق به موجب هبه على‌ حده بعضى‌ از مايعرف به هر دو طفل خود عبد الكريم ومحمد جعفر بخشيده بودم وولايتا متصرف بودم، آن در تجارت شامل اموال خودم بود.

ودر اين وقت به تفريق محاسبه طولى‌ داشت واز من نمى‌شد، لهذا در اين وقت بنابر قياس وتخمين به قدر شصت هزار روپيه به جهتخود منظور داشتم وما بقى‌ – از جنس ونقد و مطالبات وامانات كه در اينجا ودر بلاد بعيده مثل بندر ابو شهر وبصره وبنگاله وباقى‌ بلدان قريبه وبعيده به موجب دفتر وتمسكات مى‌باشد – جمله از مال فرزندان مذكور است.

وخانه‌ها واملاك مع اثاث البيت وكتب وغيره وآنچه را كه من مالك هستم تمام وكمال به ميرزا عبد الكريم ومحمد جعفر كه نور الدين محمد باشد بخشيدم وهبه شرعيه بالمعاوضه، نمودم.

ديگر

1: در نسخه: دو صبيه.

– توضيح: راجع به چگونگى‌ اين لفظ كه (صبى‌) صحيح است يا (صبيه)، در پى‌ نويس صفحات بعد توضيح داده شده.