جامع الشتات-ج3-ص232
نمايد يا نه؟ -؟.
جواب: زيد در همه اموالى كه در دست عمرو وبكر وخالد ووليد ووكيل است از بابت مال مشترك ما بين زيد وبكر به قدر الحصه شريك است، وبايد اين جماعت هر يك به قدر شغل ذمه از عهده حق زيد بر آيند.
يعنى همان حصه را به او برسانند هر چند بعضى به بعضى ديگر رجوع كنند در غرامت.
چنانكه طريقه (ايدى متعاقبه) است در غصب.
ودر خصوص تتمه مال كه نزد وليد مانده زيد مستحق بيش از حصه خود نسبت به آن مال نيست، مگر در صورت عجز از استرداد حق خود از بكر (به خودى خود يا به واسطه ديگران) وامكان تقاص از آنچه در نزد وليد است از مال بكر.
والحاصل: زيد وبكر در مجموع مال مشترك شريكاند، وآنچه موجود است بينهما – بقدر الحصه (2) اصلا وربحا – قسمت مىشود.
وآنچه تلف شده به (قاعده اتلاف) رجوع مىشود وغاصب مثل يا قيمت را بايد بدهد.
ودر صورت تعاقب ايدى به قاعده او عمل مىشود والله العالم باحكامه.
(3) 113: سوال: زيد از عمرو طلب دارد مبلغ صد تومان در موعد معينى.
در انقضاى موعد مىگويد كه آن صد تومان كه از تو مىخواهم پنجاه تومان قرض باشد در نزد تو، تتمه مال من است وتو در مجموع ان معامله كن هر چه نفع حاصل شود در ميان
1 و 2: عبارت اين سوال وجواب در نسخه به صورت زير است: سوال:.
بعد ذلك عمرو وخالد كه هر يك مال مشترك زيد وبكر در ذرت ايشان است مخلوط نموده در مالين نرمى اليها به شراكت مدتى تجارت نمايند بعد ذلك خالد مال مشار اليه مشترك ر اقدرى به وليد به عنوان شراكت داده مدتى نمايند كه در اين اثنا عمرو كه شريك اصلى زيد بوده متوفى گردد ووكيل ديگر آمده به وكالت ثابته مطالبه سرمايه وارباح تجارت از خالد مىنمايد خالد قدرى از مال مشار اليه را به بكر وكيل وتسليم نموده ووكيل مزبور را وكيل نموده در اخذ حال از وكيل بگيرد وكيل قدرى مال را او وليد نيز اخذ نمودهاند كه خالد نيز متوفى گردد آيا.
جواب: زيد در همه اموالى كه در دست عمرو وبكر وكيل او خالد آمده است از بابت.
دخل ذمه ازعهده حق زايد بر آيند يعنى همان حصه در اباو برسانند.
از استرداد حق خود كه بكر نبرده.
بقدر الحسنه.
3: اين مسأله در تحت شماره 115 مجددا عنوان شده، رجوع شود.