جامع الشتات-ج3-ص187
87: سوال: زينب املاك چند را در حين سفر مكه معظمه مصالحه كرد به زيد به يك من گندم وصد دينار نقد، واملاك را به تصرف زيد نداد وشرط كرد در ضمن عقد كه زيد وصاياى چند به عمل آورد.
وبعد از مراجعت از مكه اموال خود را متصرف شد.
بعد از چندى زيد مرد وزينب خانه خود را كه از جمله املاك مزبوره بود فروخت به عمرو.
وبعد زينب فوت شد.
الحال وارث زيد مىگويد خانه مال من است.
آيا آن صلح صحيح است؟ واين بيع صحيح است يا نه؟ -؟.
جواب: ظاهر اين است كه صلح صحيح است.
وعدم اقباض ضرر ندارد.
لكن چون وصايا متحقق نشده به سبب فوت زيد قبل از زينب پس زينب مسلط است بر فسخ مصالحه.
پس اگر فسخ كرده وبيع كرده، بيع صحيح است.
و هر گاه فسخ نكرده، بيع صحيح نيست.
ودر صورت جهالت حال دور نيست ترجيح صحت بيع به جهت حمل فعل مسلم بر صحت، وظهور بيع در فسخ، وچون خيار فسخ از امورى است كه به ميراث مىرسد، وارث زينب الحال مىتواند فسخ كرد.
چون دليلى بر فوريت آن خيار نيست، واستصحاب مؤيد آن است، ولكن اين فسخ وارث نفع ظاهرى در تصحيح بيع كردن، محل اشكال است ومحتاج به تامل.
88: سوال: زيد مجموع اموال خود را مصالحه نمود به بعضى از اولاد خود – يكى كبير وباقى صغار – به موجب صلحنامچه صحيح معتبر.
وبعد از هفت ماه به جهت طفلى كه جنين بوده در هامش صلحنامچه قلمى نموده به اين عبارت كه: (چون جناب مصالح اشياء مفصله متن ار منتقل نموده بود وقبل از اجراى صيغه آثار حمل ظاهر شد پسبنابر اين، طفل در رحم را با مصالح اليهم شريك نموده كه بعد از ولادت به مضمون – للذكر مثل حظ الانثيين – اموال مذكور را قسمت نمايند وعذرى وبهانه [ اى ] نجويند) الحال اولاد كبار كه داخل در مصالح لهم نيستند مىگويند كه اين صلح صحيح نيست به سبب اين كه از متن مىرسد كه صيغه جارى شده واز حاشيه عدم اجراى آن مىرسد.
آيا باعث بطلان صلح مىشود يا آن كه صلح صحيح است؟ -؟.
جواب: كاغذ وصلحنامچه من حيث هو اعتبارى ندارد، خواه متن او باشد يا