جامع الشتات-ج3-ص143
سئوال است – كه وجه مصالحه چهار تومان با نفقه پنج ساله است، وخدمت صغير در مدت معلومه شرط ضمن العقد است.
پس اگر مدعى عليه از صغير استيفاى عمل پنج سال را مىكند (ببدله) يا (باجرته)، خود غرامت نفقه پنج ساله را مىكشد.
و مىخواهد مصالحه را فسخ مىكند و هر يك بر سر حق سابق مىروند.
50: سئوال: هر گاه مال ضعيفه در دست برادرش باشد واو متوفى گردد.
وبعد فوته كه ضعيفه مطالبه مال از ورثه او بكند صلحنامه ابراز كنند وادعا كنند كه ضعيفه اموال خود را به برادرش كه مورث ايشان باشد صلح نموده است.
وضعيفه مزبوره را سخن اين كه: من از اين مصالحه مطلقا اطلاعى ندارم.
لكن قدرت بر هم زدن صلحنامه را (نظر به اين كه مهر بعضى اشخاص را دارند) نداشته باشد.
آيا در اين صورت مىتواند از باب تقاص دعوى غبن بكند؟ ودعوى غبن در مصالحه جارى مىشود يا نه؟ -؟.
جواب: بلى اظهر اين است كه خيار غبن در مصالحه هم ثابت است، چنانكه در بيع ثابت است.
واما جواب مسأله اولى پس اين است كه هر چند در واقع مصالحه واقع نشده (بنا بر فرض سئوال) كه ضعيفه دعوى غبن آن را بكند، لكن ظاهر اين است كه از باب (توصل به حق) وتقاص حق خود، بر فرض تسليم ومماشات معترف به صلح شود و دعوى غبن بكند، جايز باشد.
لكن مقارن اراده اين اعتراف وادعا شاهد بگيرد بر اين كه اعتراف من به صلح بعد انكار، مبتنى بر آن است كه به قدر مقدور استيفاى حق خود كرده باشم.
تا انكه هر گاه من بعد قادر شود بر استيفاى حق خود، اين اعتراف او مبطل دعواى او نباشد.
والله العالم.
51: سوال: هر گاه برادرى حصه ارثيه همشيرهاش را متصرف بود، ودر دادن به همشيره مماطله مىنموده تا اين كه فوت شده.
بعد وفاته ورثه او صلحنامچه ابراز نموده كه همشيره حصه ارثيهاش را به برادر خود صلح نموده، ودر آن صلحنامچه بعضى ازعلما به شهادت معدودى از شهود غير عدول تحقق وثبت نوشتهاند.
وشهود اصل الحال از شهادت خود رجوع نمودهاند.
وهمشيره منكر مصالحه است.
آيا در اين صورت آن تحقق وثبت بعضى از علما اعتبار دارد يا نه؟ -؟.
و در صورت عدم اعتبار آيا ضعيفه