جامع الشتات-ج2-ص475
نظر قول به ثبوت اجرة المثل است مطلقا، و دليل آن اين است كه عمل غير محرم است و محترم است كه ماذون فيه.
بل مطلوب و مامور به است.
پس مستحق اجرت مىشود، چون مفروض اين است كه تبرعا نكرده، و هر گاه قايل به اجرت نشويم لازم مىآيد اضرار ولى كه اوقات خود را بلا عوض صرف يتيم كند.
خصوصا هر گاه شغل بسيار داشته باشد و مستحق چيزى نباشد.
و اگر ترك عمل كند لازم مىآيد اضرار يتيم و ضرر در اسلام منفى است.
و حمل ” معروف ” در آيه بر اين معنى اولى است از حمل آن بر نفقه و كفايت، چون در اين جهالت است.
و گاه است كه عمل مساوى نفقه و كفايت ولى، نباشد.
و معايب بسيار بر آن وارد مىآيد.
و خصوص 1 روايت هشام بن حكم كه در تهذيب روايت شده – و ظاهر آن صحت است چون در سند آن كسى نيست كه در آن تأملى باشد به غير ” على بن سندى ” و ظاهر اين است كه او على بن اسمعيل بن عيسى بن فرج سندى (يا: سرى ” باشد.
چنانكه استاد ما (ره) رد ” تعليقهء رجال ” تحقيق كرده و او ثقه است.
و همچنين ظاهر منقول از ذخيره اين است كه ” حسن كالصحيح ” باشد 2 ” قال سئلت ابا عبد الله – ع – فى من تولى مال اليتيم، ما له ان
1: عطف است به ” عمل غير محرم است و محترم.
” يعنى دليل قول به ” ثبوت اجرة المثل ” غير محرم بودن و محترم بودن عمل و خصوص روايت هشام است.
2: على بن السرى كرخى از اصحاب امام صادق (ع) مىباشد و توثيق شده است مشروط بر اينكه در سند روايت به لفظ ” كرخى ” تصريح شده باشد.
زيرا دو شخص ديگر به نام ” على بن سرى كوفى “و ” على بن سرى عبدى كوفى ” هستند كه مجهول مىباشند و ممكن است افراد ناشناختهاى باشند و ممكن است مراد از هر سه عنوان، يك شخصيت واحد باشد.
وعلى بن سندى از اصحاب امام رضا (ع) است كه خالى از توثيق نيست.
ونظر به اينكه روايت از امام صادق (ع) است پس شخصيت مورد نظر يا ” ابن سندى ” است و ربطى به ابن سرى كرخى ندارد كه در اين صورت كاملا مجهول مىباشد.
واگر او همان ابن سرى كرخى است در اين صورت موثق مىشود با دو شرط بالا كه هيچكدام از آن دو مسلم نيست.
و علاوه بر اين، خيلى بعيد است كه يك فرد هم از اصحاب امام صادق باشد و هم آنقدر عمر كند كه از جمله اصحاب امام رضا هم باشد.
و اگر فرض شود كه اين ” على ابن سندى، سرى ” غير از سرى فوق است در اينصورت آن توثيقى كه (تنها توسط نصر بن الصباح) از وى شده كمى دچار ترديد مىگردد زيرا متون رجال در عصر امام رضا (ع) چنين شخصى را تحت عنوان ” سرى ” يا ” ابن سرى ” ياد نكردهاند.
ليكن تحقيقى كه مرحوم ميرزا از آن ياد مىكند كه توسط مرحوم بهبهانى استاد او انجام يافته و نيز مطلب ذخيره در دسترس ما نيست تا چگونگى آن روشن شود.
و در هر صورت بديهى است كه نمىتوان اين حديث را تحت عنوان ” ظاهر آن صحت ” است قرار داد و حتى دشوار است كه ” حسن كالصحيح ” ناميده شود.
اما پيام حديث با اصول مسلم عقلى و واقعيات عينى تاييد مىشود.
1: وسايل: ج 12، ابواب ما يكتسب به باب 72 ح 5.
2: مجمع البيان ذيل آيه 6 سوره نساء.
3: وسائل همان مرجع، ح 2.
4: همان آيه 6 سوره نساء.
5: در نسخه: ويا فرصت دادن نفس و مجاهده فرمودن بر اجتناب به شهوات و.