پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص441

خود را از آن استيفا كند.

و اگر بدون تفريط ضامن، آن عين تلف شود باز آن دين در ذمهء ضامن باقى‌ مى‌ماند.

چنانكه در مال مرهون هم، چنين بود.

و مقتضاى‌ دوم اين است كه همينكه مال تلف شود ذمهء ضامن برى‌ مى‌شود.

و مضمون له رجوع مى‌كند به مضمون عنه.

چنانكه هر گاه غلام كسى‌ جنايت خطائى‌ كرده باشد و زخمى‌ به كسى‌ زده باشد يا قتل كرده باشد، آقاى‌ غلام اختيار دارد مى‌خواهد اقل امرين از ديهء جنايت و قيمت عبد را مى‌دهد، و مى‌خواهد خود غلام را تسليم ايشان مى‌كند (كه غلام خود كنند) به تمامى‌ يا به نسبت جنايتى‌ 1 كه كرده.

پس اگر غلام بميرد پيش از استيفاى‌ حق، ديگر چيزى‌ به ذمهء مولى‌ متعلق نيست.

و اظهر اين است كه ما نحن 2 فيه از قبيل اول باشد.

پس هر گاه آن مال تلف شود رجوع مى‌كند مضمون له به ضامن.

ششم: خلاف كرده‌اند در صحت ضمان اعيان مضمونه، مثل عين مغصوبه و عين ” مبيع مقبوضه ببيع فاسد ” يا ” مقبوضه بسوم “.

علامه (ره) در قواعد در آن اشكال كرده.

و ضمان اين اعيان يا به اين معنى‌ است كه در عهده بگيرد كه اين اعيان را به مالك رد كند [ و ] يا اينكه اگر تلف شود قيمت آنها را به مالك بدهد.

و محقق (ره) ميل به جواز آن كرده.

و فخر المحققين و شهيد ثانى‌ (ره) ترجيح عدم جواز داده‌اند.

دليل جواز اين است كه ضمان عبارت است از اينكه در عهده مى‌گيرد مالى‌ را كه مضمون عنه ضامن آن است.

و اين معنى‌ در ما نحن فيه متحقق است.

و در صورتى‌ كه ضامن قيمت آن مى‌شود اگر تلف شود هم (چون قيمت در ذمهء غاصب و اشباه آن ثابت است در صورت تلف) ضامن آن را در عهدهء خود مى‌گيرد.

و اين سخن بسيار ضعيف است.

بلكه اولى‌ اين استكه گفته شود كه سبب تعلق قيمت (در صورت تلف عين) در عقد ضمان متحقق است.

1: در نسخه: يا به نسبت به جنايتى‌ كه كرده.

2: در نسخه: كه در ما نحن فيه.

3: در نسخه: كه سبب تعلق قيمت در صورت تلف در عين عقد ضمان متحقق است (