پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص383

وراضى‌ نكرده‌اند، آيا اين قسمت ومبايعه صحيح است يا نه؟ -؟ جواب: قسمت بدون حضور جميع شركاء واذن آنها – يا وكيل يا ولى‌ آنها – صحيح نيست.

پس مال در صورت سؤال، بر اشاعه باقى‌ است.

واما بيعى‌ كه احدى‌ از آن برادرها به ديگرى‌ كرده، در حصهء خودش از آن مال خاص نسبت به مجموع تركه، صحيح است.

و در حصهء همشيره‌ها و برادر ديگر، موقوف است به اجازه وامضاى‌ آنها.

پس اگر اجازه كردند، مشترى‌ مالك مى‌شود.

و آنها قيمت را از بايع مى‌گيرند هر گاه اجازهء قبض ثمن را هم كردهباشند.

والا از مشترى‌ مى‌گيرند.

مگر اينكه به عينى‌ فروخته باشند و عين را تسليم بايع كرده باشند؟ كه در اين صورت مى‌توانند از بايع مطالبه كنند و مى‌توانند از مشترى‌.

هر گاه عين تلف شده باشد، مثل يا قيمت آن را مى‌گيرند.

و حاصل اينكه: هر گاه قبض ثمن نشده، رجوع به بايع نمى‌توانند كرد.

خواه ثمن عين باشد يا دين.

و هر گاه قبض حاصل شده، پس مادامى‌ كه اجازهء قبض ثمن نكرده‌اند، مشترى‌ برئ الذمه نيست از حق مالك.

و مى‌تواند از او مطالبه كند، نه از غاصب كه بايع است.

مگر اينكه ثمن عين باشد، كه در اين وقت از هر يك از آنها مطالبه مى‌توانند كرد.

و در صورت تلف عين، رجوع به مثل يا قيمت مى‌كنند.

بلى‌، هر گاه بايع فروخته باشد مال را به عوض طلبى‌ كه در ذمهء او مشترى‌ دارد، در اين صورت اجازهء بيع مستلزم اجازهء قبض است.

پس مطالبه نمى‌تواند كرد، الا از بايع.

175 – سوال: زيد پنج دانگ عمارت خود را قيمت نموده به مبلغ بيست تومان، به عوض وجه خمس كه در ذمه داشت به سيد جليل القدرى‌ فروخت.

و در ضمن العقد شرط نمود كه مادامى‌ كه خود زيد يا احدى‌ از منسوبان او (ولو نازلا) خواسته باشند در آن خانه توطن نمايند مانع نشود، وادعاى‌ كرايه ننمايد.

آيا اين شرط صحيح است يا نه؟ -؟ واگر شرط فاسد باشد، بيع صحيح است يا نه؟ -؟ و سيد مزبور در اين خانه حال مدت ده سال مى‌شود كه تصرف دارد و ساكن مى‌باشد.

ودر اين مدت تخمينا سى‌ تومان اخراجات نموده است.

الان خانه هشتاد تومان، بلكه بيشتر قابليت به هم رسانيده، وهر گاه شرط وبيع فاسد بشود اخراجات را سيد مى‌تواند گرفت يا نه؟ -؟.