پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص215

كتاب التجاره من المجلد الثالث

130 – سوال: زيد به عمرو، مالى‌ فروخته به زر معين ” باجاقلى‌ ” 2 پنج هزار و هفتصد و پنجاه دينار.

و وعده‌اى‌ مشخص و اخذ ” تمسك 3 ” نموده، و بعد باجاقلى‌ ترقى‌ نموده و عددى‌ شش هزار شده، عمرو مشترى‌ جواب مى‌گويد كه من در حين معامله، زر را معين ننمودم.

و از براى‌ آنكه در ميان مردم زر باجاقلى‌ داد و ستد مى‌شد، محرر ” تمسك ” را چنان نوشته.

من حال يا زر ديگر مى‌خواهم بدهم يا باجاقلى‌ عددى‌ شش هزار، در اينجا آيا معامله صحيح است يا فاسد؟ -؟ در صورت فساد و بطلان معامله آيا مشترى‌ بايد عين‌المال را رد نمايد؟ يا قيمتى‌ را كه مال را فروخته بايد به مالك برساند؟ و چنانچه سوخت نموده باشد بايد صاحب مال متحمل سوخت شود؟ يا مشترى‌ از عهدهءقيمت فروش مال بر آيد و اجرت المثل خود را بگيرد -؟ جواب: در صحت معامله شرط است تعيين ثمن.

پس هر گاه معين شده زر باجاقلى‌ بدهد، بايد همان را بدهد به همان قيمت روز معامله.

و همچنين هر گاه مطلق گفته باشند و زرى‌ غالب باشد در معاملات آن بلد، اطلاق منصرف به آن مى‌شود، و هر گاه زر غالب در معاملات متعدد شده و در قيمت و مرغوبيت هر دو مساوى‌ باشند، باز صحيح است و مختار است در دادن هر كدام كه خواهد.

1: مراد از مجلد ثالث دفتر سوم است همان طور كه قبلا توضيح داده شد جامع الشتات از مجموع سه دفتر تشكيل يافته كه دو بار در عصر مرحوم ميرزا (توسط نسخه برداران) منتشر شده ابتدا دفتر اول و دوم با هم، سپس هر سه دفتر در كنار هم.

2: باجاقلى‌: باجى‌ اوقلى‌: باجى‌ اوغلو: باجى‌ اوغلى‌: لفظ مركب تركى‌ به معناى‌ ” خواهر زاده – پسر خواهر – مى‌باشد.

همان طور كه در فارسى‌ كلمات مركب على‌ زاده، بابا زاده عنوان (يا نام) فاميلى‌ مى‌شود، در تركى‌ علاوه بر آن (على‌ اوغلو، بابا اوغلو)، خواهر زاده، عمه زاده نيز در قالب باجى‌ اوغلو و عمه اوغلو، نام فاميلى‌ قرار مى‌گيرد.

سكه باجى‌ اوغلو در كشور عثمانى‌ به مباشرت شخصى‌ به نام باجى‌ اوغلو ضرب مى‌گرديد.

3: تمسك: حجت، سند مكتوب