پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص137

و هر گاه كنيز قبل از اجراى‌ صيغه اين ادعا را كرده باشد چه حكم دارد؟ و هر گاه در حال بيع، اين ادعا را بكند چه حكم دارد؟ جواب: بدان كه: كنيز يا غلام هر گاه رقيت او ثابت باشد به بينه يا به اقرار يا به استفاضه، و ادعا كند حريت را، سخن او را نمى‌شنوند.

مگر آنكه بينه داشته باشد بر آزادى‌.

و خصوص صحيحه عيص بن القاسم دلالت بر آن دارد كه در تهذيب وفقيه روايت شده: ” عن ابى‌ عبد الله (ع).

قال: سئلته عن مملوك ادعى‌ انه حرو لم يأت بينة على‌ ذلك.

اشتريه؟ قال: نعم.

” 1 چون ظاهر اين است كه مراد از مملوك شخصى‌ است كه مملوك بودن آن، ثابت باشد.

و ظاهر اين است كه هر گاه شخصى‌ را ببينى‌ كه در بازار مى‌خرند و مى‌فروشند، آن هم در حكم ثبوت رقيت است.

چنانكه ظاهر فتواى‌ مشهور علما است.

و دلالت مى‌كند بر آن خصوص روايت حمزه بن حمران كه سند آن قوى‌ است كه مدح فى‌ الجمله، دارد و صفوان بن يحيى‌ از او روايت مى‌كند و در همين سند ابن ابى‌ عمير و جميل بن دراج از جملهء روات آن است، و علامه در خلاصه سند ابن بابويه را با حمزه صحيح شمرده، و شهيد ثانى‌ هم در مسالك همين حديث را صحيح شمرده.

” قال: قلت لابى‌ عبد الله (ع): ادخل السوق فاريدان اشترى‌ جارية فتقول انى‌ حرة -؟.

فقال: اشترها 2 الا ان يكون لها بينة ” و اين حديث معتبر با اعتقاد به شهرت (چنانكه در كفاية تصريح كرده) كافى‌ است در مطلب.

و ظاهر اين است كه فرقى‌ ما بين جاريه و عبد نيست.

و اما هر گاه غلامى‌ يا كنيزى‌ در دست كسى‌ باشد ولكن خريد و فروش آن ديده نشده است و ادعا كند رقيت آن را.

پس اگر ان مملوك شخصى‌ است كه اقرار او مسموع باشد، يعنى‌ بالغ و عاقل باشد، و تصديق مولى‌ كند.

پس حكم مى‌شود به رقيت آن، بى‌ اشكال.

و اگر بعد انكار كند مسموع نيست.

مگر اينكه اظهار شبهه بكند (مثل اينكهبگويد كه من نمى‌دانستم كه آقا پدرم را آزاد كرده است و گمان مى‌كردم كه تولد من در

1 و 2: وسائل: ج 13 ص 31، ابواب بيع الحيوان، باب 5 ح 1 و 2 (