پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص117

عقد.

پس قول غابن مقدم خواهد بود يا يمين.

و دور نيست ترجيح قول اول، به جهت آنكه اقوى‌ 1 ادلهء لزوم بيع، احاديث خيار است مثل ” البيعان بالخيار ما لم يفترقا ” و عموم آنها و قوت دلالت آنها در مثابهء عمومات نفى‌ ضرر و عسر نيست.

و نسبت ما بين اينها عموم من وجه است.

و ادلهء نفى‌ ضرر، اقوى‌ و ارجح است.

و در باب ظهور صدق و كذب، هر دو مسلم‌اند، و معتمد احدهما همان استصحاب لزوم است، و معتمد ديگرى‌ اصل عدم علم و اينكه او مخبر از شيئى‌ است كه غالبا به آن مطلع نمى‌شود كسى‌ به غير او.

و ثانى‌ ارجح است از اول.

1: يعنى‌: قوى‌ترين ادله براى‌ لزوم بيع، احاديث خيار است (.

)

84 – سؤال: هر گاه غبنى‌ در معامله ثابت شد و غابن تفاوت قيمت را به غبون بدهد.

آيا مغبون باز خيار فسخ دارد يا نه؟ -؟.

جواب: بدان كه بعد از ثبوت غبن در معامله، مغبون مختار است ما بين امضاى‌ معامله به همان قيمت و ما بين فسخ معامله.

و مغبون نمى‌تواند او را الزام كند كه تفاوت قيمت را بدهد.

و خلافى‌ در مسئله نيست ظاهرا، و علامه دعوى‌ اجماع بر آن كرده.

اما اگر غابن بگويد [ و مغبون ] بيايد تفاوت قيمت را بگيرد و بيع بر حال خود باشد، خلاف كرده‌اند.

مشهور اين است كه باز خيار باقى‌ است و لازم نيست كه مغبون قبول كند.

به جهت استصحاب ثبوت خيار، واظهر هم اين است.

و علامه در تذكره استدلال كرده است در عدم ثبوت خيار ” چون علت ثبوت خيار، نفى‌ ضرر است و ضرر به همان دادن تفاوت رفع مى‌شود، پس بيع بر لزوم خود باقى‌ خواهد بود “.

و اين سخن علامه منافى‌ با دعوى‌ اجماع او بر عدم ثبوت ارش و تفاوت قيمت ندارد (چنانكه صاحب مسالك و صاحب كفايه فهميده‌اند) به جهت آنكه اجماع را بر اين دعوى‌ كرده بود كه مغبون را نمى‌رسد مطالبه تفاوت قيمت بكند.

و اين منافات ندارد با اينكه اگر غابن تفاوت را بدهد بيع بر لزوم باقى‌ بمان