پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص52

و هر گاه در بين سه روز تلف شود، در آن سه قول است: مشهور اين است كه باز از مال بايع است، به جهت قاعده فقهاء كه ” هر مبيعى‌ كه تلف شود پيش از قبض، پس از مال بايع است “.

و ظاهرا كه همين قاعده مروى‌ است از رسول خدا (ص) و دلالت مى‌كند بر اين، صريح روايت 1 عقبه بن خالد و ظاهر صحيحهء زراره، و صحيحهء على‌ بن يقطين و غير آنها.

و مفيد و سيد مرتضى‌ (رح) و جمعى‌ ديگر قائل شده‌اند كه تلف، از مال مشترى‌ است به جهت لزوم عقد در آن وقت، و انتقال به مشترى‌، بدون خيار.

و ابو الصلاح و ابو حمزة تفصيل داده‌اند كه: اگر بايع عرض كرده است تسليم مبيع را به مشترى‌، از مالمشترى‌ است و الا از مال بايع است.

و علامه در مختلف ميل به اين كرده است و اقوى‌ قول مشهور است.

و بدان كه: شهيدين (رح) و غير ايشان نقل كرده‌اند قولى‌ از شيخ به اينكه هر وقت كه متعذر شود قيمت، از براى‌ بايع فسخ جايز است.

و شهيد (ره) تقويت اين قول كرده و شهيد ثانى‌ (ره) گفته است كه شايد مستند او ” نفى‌ ضرر ” باشد به جهت آنكه نص بخصوص در آن نيست.

و فرموده كه اين بعيد نيست ولكن تمسك به عموم لزوم عقد و وجوب وفاى‌ آن، اقوى‌ است.

و رفع ضرر ممكن است به اينكه همان مبيع را از باب تقاص بگيرد هر گاه ممكن باشد گرفتن.

و اگر ممكن نباشد، فسخ كردن هم رفع ضرر نمى‌كند.

و آنچه شهيد ثانى‌ (ره) فرموده خوب است.

و عموم كلام شيخ شامل نقد و نسيه و صورت قبض مبيع همه، هست.

40 – سئوال: هر گاه كسى‌ چند رأس گوسفند به امينى‌ بدهد كه آنها را ذبح كند و گوشت آنها را به موعدى‌ بفروشد.

و آن امين هم، چنين كرد و گوشت را به گندم فروخت به جماعتى‌ كه در موعد بگيرد.

بعضى‌ از آن گندم را گرفته و بعضى‌ در نزد مردم بود كه مالك گوسفندها، فوت شد.

وراث مالك بنا گذاشتند كه آن امين قيمت مجموع گندم گرفته و نگرفته را، مبلغ معينى‌ نقد بدهد.

آيا اين معامله صحيح است يا نه؟ -؟ و آيا امين مى‌تواند بگويد كه چون كيل و وزن گندم، نشده است معامله باطل

1: وسائل: ج 12 ص 359، ابواب الخيار باب 10، ح 1.

– توضيح: احاديث ديگر كه در اين سطرها مورد بحث هستند همان‌ها هستند كه آدرس‌شان مشخص گشت ونياز به تكرار نيست.