پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج2-ص40

و حق اين است كه اخبار دلالت بر مذهب مشهور دارند، به جهت آنكه كسى‌ نديده‌ايم كه قايل باشد به كراهت مطلق بيع مرابحه.

پس اخبار محمول است بر اين قسم مرابحه، چنانكه مشهور فهميده‌اند.

و شيخ (ره) قائل به حرمت شده و دلالت اخبار، بر حرمت، ممنوع است.

وهر گاه دانستى‌ اين اشكالات را در غير بيع مساومه، پس اولى‌ آن است كه اختيار بيع مساومه كند و ترك ذكر رأس المال كند و هر گاه خواهد رأس المال بگويد احتياط تمام بكند كه آنچه مدخليت دارد در كم و زياد بودن قيمت، آن را پنهان ندارد، مثل نسيه خريدن، چنانكه پيش گفتيم.

و مثل آنكه معامله را با زن يا فرزند خود كرده باشد و امثال ايشان از كسانى‌ كه با ايشان مسامحه مى‌شود در معامله.

يا مثل آنكه مى‌داند كه در معامله مغبون بوده است، يا آنكه به جهت بى‌ وقوفى‌ يا دقت نكردن، گران خريده است و امثال اينها.

و از اين جمله است حيله‌اى‌ كه بعضى‌ مى‌كنند و چيزى‌ را كه خريده‌اند به قيمت كمتر، به نوكر يا فرزند خود يا زن خود مى‌فروشند و بعد از آن، از او مى‌خرند به قيمت بالاتر كه در وقت گفتن رأس المال، اين قيمت معامله دوم را بگويند و بر سر آن، ربح بگيرند و ظاهر اين است كه اين، حرام است به جهت اينكه تدليس است و گول زدن.

و اين در وقتى‌ است كه مقصود از معامله با آنها همين باشد.

و اگر مقصود اين نباشد و از راه ديگر هم كوتاهى‌ نشده باشد ضرر ندارد.

پس هر گاه اين مقدمات را دانستى‌، بدان كه در صورت سئوال، هر گاه رأس المال را مى‌داند دروغ نگويد كه نمى‌دانم و هر گاه واقعا نمى‌داند رأس المال را، يا نمى‌خواهدبگويد و سر مشقى‌ از براى‌ خود، در آن ” تفصيل ” 1 قرار داده كه از روى‌ آن خواهد به ملاحظهء انتفاعى‌ كه ده يك، يا ده دو باشد بفروشد كه حقيقت بر مى‌گردد به بيع مساومه ضرر ندارد، ولكن بهتر اين است كه نگويد ده يك يا ده دو مى‌خواهم، بلكه بگويد كه در اين متاعى‌ كه من قيمت آن را با نقد بر آورد كرده‌ام كه در كاغذ نوشته‌ام،

1: اين همان كلمه است كه در متن سئوال آمده و شرح داده شد (