جامع الشتات-ج1-ص389
كند يا دار الاسلام، به شرطى كه در امان مسلمان نباشد.
احكام جهاد (از قبيل غنايم، خمس غنايم، مجازات فرار واحكام شهيد مانند: عدم غسل وكفن وحنوط) جارى مىباشد.
3) در قبال بغات: در حضور وبا اذن امام يا نايب خاص او، مانند جنگ جمل، صفين ونهروان.
اين نيز احكام بالا را دارد مگر يك سرى حقوق به نفع افراد باغى كه زخمىهاى شان كشته نمىشود واسراىشان آزاد مىگردند وچند حق ديگر.
4) جهاد در قبال بغات بدون حضور واذن امام يا نايب خاص او، ودر عصر غيبت در صورت حاكميت نايب عام (ولى فقيه).
اين مورد با مورد سوم هيچ فرقى ندارد مگر در اينكه بعضىها در دو محور آن سخن دارند: الف: قولى بس نادر پيدا مىشود كه اصل تاسيس حكومت بوسيله نايب عام را به زير سؤال مىبرند.
ب: در صورت صحت تاسيس چنين حكومت (كه قول اكثريت قريب به اجماع نيز همين است) اختلاف نظر در جريان احكام جهاد در اينجا هست بصورتى كه در ذيل مورد پنجم وششم شرح داده مىشود.
توضيح اين كه در همين مسائل خواهيم ديد كه خود ميرزا نيز مطابق قول مشهور وقريب به اجماع مزبور، راى مىدهد.
5) جهاد دفاعى در صورت حمله دشمن بدون اذن امام ونايب خاص او، در عصر حضور امام.
مثلا سرعت حمله دشمن فرصتى براى تماس با امام باقى نگذارد.
در اينجا نيز همان اختلاف نظر در مورد جريان بعضى احكام هست.
6) جهاد لاعتلاء اسلام وابتدائى براى گسترش اسلام در عصر حضور بدون اذن امام يا نايب خاص او، در اين صورت غنايم مال امام است وباز در مورد جريان بعضى احكام (مزبور) اختلاف نظر هست.
7) جهاد دفاعى در صورت حمله دشمن در عصر غيبت.
واين همان است كه بيشتر به ” الدفاع عنبيضة الاسلام ” معروف است وقرار گرفتن بيضه الاسلام در خطر انقطاع به دو صورت متصور است: الف: اصل اسلام بطور كلى به مخاطره افتد.
ب: بيضه اسلام در مملكتى از ممالك اسلام با خطر انقطاع مواجه گردد.
مانند ماجراى اندلس (اسپانيا).
بعضىها اين صورت را از مصاديق ” دفاع از بيضه نمىدانند بل مشمول مورد زير مىدانند ليكن تعدادشان خيلى كم ونادر است، اختلاف در جريان بعضى از احكام در اين دو صورت نيز هست.
8) جهاد دفاعى براى دفاع از جان قوم يا گروهى از مسلمين.
9) جهاد دفاعى براى دفاع از مال يا عرض قوم يا گروهى از مسلمين.
10) جهاد يك يا چند نفر براى حفظ جان خودشان.
و از اين قسم است كسى كه به ميان مردمى از كفار رفته و كفار ميزبان، مورد حمله كفار ديگر شوند بطورى كه جان او نيز در خطر باشد.
11) دفاع شخصى يا اشخاصى از جان يا مال يا عرض خودشان در قبال مهاجمين مسلمان.
مانند دزدان راهزن و.
12) هر كدام از موارد: 8 – 9 – 10 – 11، هم در عصر حضور قابل تصور است وهم در عصر غيبت.
و در همه (