پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص381

آيا چنين مى‌دانى‌ كه اگر روم داخل شوند بر مسلمين، سزاوار نيست كه مانع آنها شود؟! پس فرمود كه مرابطه كند ومقاتله نكند، پس اگر بترسد بر بيضه اسلام و مسلمين، آن وقت قتال كند.

پس قتال او از براى‌ خود او بايد باشد، يعنى‌ تكليف خود را به عمل آورد وآن قتال نيست از براى‌ سلطان مخالف (1).

پرسيدم از آن حضرت، اگر دشمن بيايد به آنجايى‌ كه مرابطه كرده، چه كند؟ فرمود: مقاتله كند ودفع كند از بيضه اسلام، نه از اين جماعت، بلكه از براى‌ اينكه از مندرس ومضمحل شدن اسلام حاصل مى‌شود اندراس دين محمد (ص).

و در بعضى‌ نسخه‌ها ” ذكر محمد (ص) ” دارد.

و بعضى‌ ديگر از اخبار هم هست كه دلالت دارد كه ذكر آنها موجب تطويل است.

واما سؤال وجوب مدافعه بر عبد ومرئه، بلى‌ واجب است، هرگاه احتياج به آنها هم رسد.

واما ساير احكام جهاد از بابت غنيمت وقسمت آن و فرار از آن، پس بعد مى‌آيد.

460 – سؤال: در صورتى‌ كه اين طايفه به قصد تسخير بلاد اسلام واجراى‌ احكام كفر، بين المسلمين وساير الانام ومنع اجراى‌ احكام اسلام وقصد نهب واسر وقتل مسلمين آمده باشند ودفع ايشان، حسب الشرع بر جميع مؤمنين ومسلمين لازم و واجب شرعى‌ باشد و بدون رئيس (وبزرگى‌ كه بسط يد داشته باشد وامر ونهى‌ آن در ميان مجاهدين ومقاتلين مطاع باشد) ممكن نيست.

آيا شرعا جايز است كه در اين صورت شخصى‌ به اذن مجتهد جامع الشرايط (كه نايب امام است در ايام غيبت) مباشرت رياست ولشكركشى‌ ومقاتله كند -؟ جواب: شكى‌ در جواز آن نيست (هرگاه باعث تعطيل قتال وتأخير آن نشود)

:

توضيح: اين حديث به عصر امام (ع) مربوط است وارتباطى‌ با مورد سؤال كه جنگ قفقازيه است ندارد و جمله ” جهاد بدون اذن امام عادل جايز نيست ” نيز ناظر به جهاد ابتدائى‌ براى‌ گسترش اسلام است نهجهاد دفاعى‌، ميرزا با آوردن اين حديث مى‌خواهد بگويد: با اينكه اين جهاد به مباشرت فتحعلى‌ شاه وتحت رياست وفرماندهى‌ او است ليكن رزمندگان براى‌ اسلام مى‌جنگند نه براى‌ شخص شاه.

– نگاه كنيد به بيوگرافى‌ ميرزا در مقدمه اين كتاب.