جامع الشتات-ج1-ص379
نيك، بعضى از افراد آن، بالاتر از بعضى افراد ديگر باشد كه از اين روايات همين رسيد كه اين عمل بهتر از ساير اعمال است واين منافات ندارد كه بعض افراد آن، مثل جهاد در حضور امام بهتر است از قتال در غيبت او، گوييم كه اين سخن را در زمان غيبت هم مىتوان گفت.
يعنى گاه است كه گفته شود كه قتال در زمان غيبت افضل باشد، چون حضور امام وظهور معجز، وتأثير نفس شريف امام، در مبادرت به امتثال وحصول يقينبه حقيقت، مدخليت تمام دارد در امتثال و فرمانبردارى، كه آن در زمان غيبت نيست.
پس اجر اين عمل در زمان غيبت بيشتر خواهد بود.
چنانكه در اخبار وارد شده است در مدح ايمان به غيب.
ومعصومين فرمودهاند به اصحاب، كه كسانى بعد مىآيند وبه مجرد اين كه سياهى در سفيدى مىبينند (يعنى احاديث ما را مىبينند در كتابها) به آن عمل مىكنند، زيرا كه فرق واضح است ما بين اين كه حكم را مشافهة از امام بشنود، يا اينكه حديثى از او روايت شود وبه آن عمل كند كه يقين اين شخص اقوى مىشود به معاد وحساب، پس كسى كه جان خود را در غيبت امام (ع) در راه خدا بدهد، افضل خواهد بود از آنكه مثل امير المؤمنين اسد الله الغالب (ع) با ذو الفقار دو سر و زبان معجز بيان وعسكر بيحد وپايان در بالاى سر او باشد، پس لا اقل مىگوييم كه ثواب اينها مساوى باشد، اما افضليت از كجا.
واما سؤال از اينكه آيا مقتول در اين دفاع را شهيد مىتوان گفت يا نه؟ اگر مراد اين است كه آيا ثواب شهيد دارد يا نه؟ پس جواب از آنچه گفتيم ظاهر مىشود، زيرا كه هر گاه در قطره بارانى به او رسيدن، وصداعى حاصل شدن، ثواب شهادت داشته باشد چگونه مىشود كه در مقتول شدن ثواب شهادت را نداشته باشد واگر مراد اين است كه آيا شهيد حقيقى است كه احكام شهيد بر آن مترتب شود از سقوط غسل وكفن و حنوط، پس هر چند ثبوت شهيد بودن حقيقى را ثابت نمىدانيم ولكن اظهر اين است كه در اين احكام، مثل شهيد است.
چنانكه از اطلاق احاديث معتبره مستفاد مىشود كه هر كس در راه خدا كشته مىشود، هر گاه مسلمانان به او نرسند در حالى كه رمقى از او