پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص320

قدر كه در ذمه او بماند من ضامنم، پس در صورت سؤال اگر اجير شده از براى‌ نفس تحمل حج، دون مقدمات سفر، و آن شخص پيش از حج مرده، عمرو، ضامن تمام وجه است و هرگاه اجير شده از براى‌ مجموع حج وسفر، پس توزيع مى‌ شود اجرت وآنچه در برابر اعمال است كه به عمل آمده، ضامن نيست وما بقى‌ را ضامن است.

پس ضمان عمرو هم منصرف مى‌شود به آنچه در برابر آن عمل نشده باشد، نه مطلقا، پس تفصيل بايد داد كه اگر اجير شده بر نفس حج واجرت را تمام گرفته وعمرو هم ضامن شده كه در صورت تلف وجه وعمل نيامدن حج، من ضامنم، بايد همه را بدهد در صورت تلف.

واگر اجير بر مجموع مقدمات شده وضامن، ضامن قدر تالف در برابر باقيمانده عمل شد، همانقدر را ضامن است.

445 – سؤال: هرگاه در سنه ماضيه، جمعى‌ از حجاج، قبل از وصول به ميقات فوت شدند، بعضى‌ را سال اول استطاعت وبعضى‌ مسبوق به استطاعت مستقره وبعضى‌ نايب به استيجار از جانب ورثه منوب عنه كه حجة الاسلام بر او واجب شده بدون وصيت (بلكه قصد ورثه مجرد ابراء ذمه منوب عنه بوده) و بعضى‌ با وصيت، اما بدون تعيين وصى‌ معين، وبعضى‌ به اذن وصى‌ معين.

وبعد از فوت ايشان، شخصى‌ به زعم آن كه احسان نموده (و ورثه البته ممنون خواهند بود وراضى‌ به فعل او هستند) قربة الى‌ الله وبه قصد آنكه آنچه خرج كند تسلط بر ورثه خواهد داشت، يا ورثه و وصى‌ قبول خواهند نمود و امضا خواهند داشت، عمل آنها را متوجه شده وكفن ودفن ايشان نموده و از براى‌ هر يك از متوفى‌ يا منوب عنه متوفى‌، از همان موضع، استيجار حج نموده، به اطلاع جمع كثيرى‌ از معروفين وثقات قافله.

در اين صورت بيان فرمايند بر فرض صدق مراتب مشروحه برائت ذمه از منوب عنه يا متوفى‌ حاصل شده يا نه؟ و بر فرض حصول ابراء ذمه، شخص معهود تسلط بر ورثه يا وصى‌ دارد كه وجه اجاره را بگيرد از ايشان به علت استقرار حج بر ذمه متوفى‌ يا نه؟ وبا عدم تسلط آيا جايز است وصى‌ را كه عمل آن شخص را امضا دارد؟ و وجه آن را كه از