جامع الشتات-ج1-ص286
گذران نمود وذل سؤال را به خود راه نداده وضرب از دست اشخاصى كه توقع وجه گرفتن دارند نخورد؟ از براى خدا، آنچه بر اين حقير لازم است كه به عمل بياورم اعلام فرمايند.
جواب: آنچه حقير از ثقه معتمدى شنيدم كه در اين سنوات، دو دفعه از راه دريا رفته، كه يكى از آنها همين سالى بود كه حقير، مشرف شده بودم پرسيدم كه به چقدر مىتوان رفت؟ گفت: به چهار صد قروش به آسانى مىتوان رفت.
واما خوف مرض، پس اگر از حال خود، تجربه كرده است كه به دريا نشستن ضررى دارد كه متحمل نمىتواند شد، يا طبيب حاذق ثقه بگويد كه مضر است، ظاهر اين است كه مستطيع نباشد، واما محض احتمال ضرر يا خوف از مجرد استفراغ كردن وقى كردن در روز اول، چنانكه غالب مردم، مبتلا بر آن مىشوند، پس آن عذرى نمىشود، پس هرگاه مالك اين مقدار هستيد بعد از وضع دين ومؤنه عيال واجب النفقه تا مراجعت، بايد بروى.
واما راه خشكى: پس اگر از راه شام، خواهى بروى كه مأمن وظاهر اين است كه از اين طرف راه منحصر است در آن از براى سرنشين، ممكن است به هزار قروش يا كمتر توان رفت، بلكه شايد به نهصد قروش هم توان رفت وبه كجاوه ومحمل به هزار و دويست قروش توان رفت وخوف تحريك صفرا، هرگاه دفع شود به سايبان بر سر شتر هم مىتوان به آن درست كرد.
به هر حال، در ايام حرام كه بايد سر برهنه بود (وهر چند جايز است پوشيدن سر در حالت عذر، وقربانى كشتن) و به هر حال، تدبيراتى كه كردهاى كه جمع نشود، هر چند از براى خودت فايده كرده باشد نهايت هر پسرت كه صاحب چهل تومان يا بيشتر باشد احتمال استطاعت را از براى آنها قرار دادهاى و از براى مستطيع، تمامى ملك تنها معتبر نيست، بلكه مجموع مال را حساب مىكنند و همان دين ومؤنه يك سال را حساب مىكنند.
بلى هرگاه كسى باشد كه اگر املاك را بفروشد به غير گدايى در برگشتن چاره ندارد، در آنجا حكم به فروختن نمىكنم، ولكن شما وامثال شما واولاد شما چنين نيستيد، به جهت آنكه زكوة گرفتن از براى شما ممكن است وخارج از زى شما نيست و از جمله مستثنيات استطاعت خانه نشيمن است