جامع الشتات-ج1-ص264
براى زن هم لازم است (1)؟ در اين نيز خلاف است ظاهر اطلاق اكثر اصحاب، چنانكه بعض اصحاب گفتهاند عموم است، هر چند از ذكرى ظاهر مىشود كه ظاهر اصحاب، اختصاص به مرد است.
چنانكه از مسئله حبوه (2) ظاهر مىشود و تصريح شيخ در نهايه و مبسوط وابن براج ومحقق در شرايع و علامه در مختلف و شهيد در دروس ولمعه لزوم قضاست از آن.
و در ذكرى هم ميل به آن كرده وعلامه اين را در مختلف اسناد به جماعت داده و در قواعد اشكال كرده و از تحرير، توقف ظاهر مىشود.
و اما قول به عدم وجوب قضا.
پس آن قول ابن ادريس است و اظهر قول اول است به جهت آنكه غالب اشتراك مرد و زن است در احكام، و خصوص اخبار متقدمه، مثل صحيحه ابى حمزه وموثقه محمد بن مسلم.
و ظاهر اين است كه در اخبارى كه لفظ ” رجل ” مذكور است از باب مثال است نه از باب تخصيص.
چنانكه در ذكرى اشاره به آن كرده.
اگر بگويى كه اين اخبار دلالت بر وجوب ندارد، بلكه ظاهر آنها بيان مشروعيت است.
گوييم كه قراين مقام و معهود بودن قضا در آنچه واجب است به انضمام فهماصحاب و استدلال ايشان مرجح اراده وجوب است، و اگر بگويى كه اين منافى است با آنچه پيش اختيار كردى در مسئله سفر كه هر گاه متمكن از قضا نشده باشد وبميرد قضاى روزه واجب نيست.
وهمين اخبار را حمل بر استحباب كردى، گوييم حمل آنها بر استحباب در صورت عدم تمكن، منافات با دلالت آنها بر وجوب قضا در صورت تمكن از باب تنبيه ندارد.
والحاصل: از آن اخبار مستفاد مىشود (به انضمام قراين سابقه) وجوب قضاى ولى
1: يعنى آيا تنها عبادت به جاى مانده از مرد متوفى بايد قضا شود يا عبادت به جاى مانده زن متوفى هم بايد قضا شود؟ -؟ 2: اگر وجوب قضاى عبادت پدر بر فرزند اكبر در مقابل حبوه واجب است پس قضاى عبادت مادر واجب نيست زيرا در ارث مادر حبوه نيست.