پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص185

همه را به او بدهند به مصرف برساند ولكن حصه امام واجب است كه به دست او بدهند وهرگاه ممكن نشود، اذن خاص يا اذن عام از او بگيرند وبدهند به سادات وهرگاه آن هم ممكن نشود خود به سادات بدهند.

356 – سؤال: آن سادات كه خرج ساليانه داشته باشند جبرا يا به رضا خمس بگيرند شغل ذمه هستند يا نه؟ جواب: بلى‌، شغل ذمه هستند وصاحب مال هم مشغول ذمه خمس هست كه ثانيا به مستحق آن برساند.

357 – سؤال: سادات از ولايتهاى‌ دور مى‌آيند، ادعاى‌ سيادت مى‌كنند، اما شاهد ندارند قسم مى‌خورند كه ما سيديم وقرض داريم، آيا به مجرد گفتن و قسم خوردن خمس به آنها مى‌توان داد يا نه؟ جواب: ظاهر اين است كه هرگاه ظن به صدق قول اينها به هم رسد، هم در سيادت وهم در فقر اكتفا به قول ايشان مى‌توان كرد ودليلى‌ نديده‌ام بر وجوب بينه يا استفاضه هر چند احوط آن است كه به بينه يا به شياع بشناسند سيد بودن آنها را.

358 – سؤال: سادات هستند كه از مسلمانان خمس مى‌خواهند ومسلمانان قسم مى‌خورند كه ما خمس نداريم قبول نمى‌كنند جبرا چيزى‌ مى‌گيرند، آيا تسلط دارند كه جبرا چيزى‌ بگيرند يا نه و آن وجه كه جبرا از مسلمانان گرفته‌اند برايشان حلال است يا حرام؟ جواب: در صورت مزبوره بر مسلمانان دادن واجب نيست و از براى‌ سادات گرفتن جايز نيست وآنچه مى‌گيرند بر آنها حرام است.

359 – سؤال: سيدى‌ كه خرج ساليانه داشته باشد به او خمس مى‌توان داد يا نه؟ جواب: كسى‌ كه مؤنه ساليانه داشته باشد غنى‌ است، به او خمس نمى‌توان داد.

360 – سؤال: شخصى‌ سابق بر اين، مالى‌ از چاپار آورد و حال فوت شده، آيا وراث شخص مزبور مى‌توانند همان مال را بعينه رد مظالم نمايند يا نه؟ و از رسانيدن بهصاحب او نيز متعذر مى‌باشند.