جامع الشتات-ج1-ص180
جواب: ظاهر اين است كه عمل مالك و همچنين اكره كه آن را ” برزگر (1) ” مىگويند محسوب نمىشود از مؤنه واين را در عرف از مؤنه نمىگويند و همچنين هرگاه فرزند او يا غلام او عمل كنند مگر اينكه فرزند را اجير كند يا امر كند به عملى كه مستحق اجرت المثل گردد اجرت او وضع مىشود پس هرگاه برزگر حصه او به نصاببرسد زكات بر او لازم است و اجرت عمل او محسوب نمىشود و وضع نمىشود ولكن اگر بيمار شود يا سفر كند و اجيرى بگيرد اجرت او وضع مىشود، بلكه ظاهر اين است كه غلام هم مثل عوامل باشد در وضع اجرت.
349 – سؤال: هرگاه بنا بر وضع مؤن باشد در زكات، چنانكه مشهور است، آيا ملاحظه مؤنه برداشتن، در حين تعلق وجوب مىشود يا حين وجوب ادا يا حين ادا؟ جواب: ظاهر اين است كه در حين تعلق، اعتبار مىشود، مثلا هرگاه ده من آهن خرج زراعت كرده كه قيمت آن ده قروش بوده، چون آهن قيمتى است و قيمت آن را
1: برزگر: در فارسى دو كلمه هم خانواده ” برز ” و ” برز ” هست: برز – با ضمه اول -: پشته، كوه، بلندى، ارتفاع، تنه درخت، ساقه.
دريغ آن رخ خسرو آراى اوى – دريغ آن قد برز بالاى اوى برز – با فتحه اول -: بلند شونده، ارتفاع يابنده، قد كشنده، آنچه مىرود تا ساقه يا بوته يا تنه درخت شود.
آيا ميان اين واژه با واژه ” برز – بارز ” عربى ارتباط ريشهاى هست يا نه؟ -؟ معلوم نيست و همينطور است رابطه برز و برج.
عربها نام البرج را به قله دماوند گذاشتند و فارسها آن را به البرز يعنى لغت خودشان تبديل كردند.
برزگر: ساقه پرور، بوته پرور، كسى كه از بذر ساقه و بوته به وجود مىآورد.
در بعضى لغتنامهها، برز، و ” ورز ” را با هم مترادف و به معناى كار، عمل، گرفتهاند كه درست نيست بل برز، و ” ورز ” با هم مرتبط هستند و بهمين جهت به گاو ” ورزو ” نيز گفته شد.
و نيز برز را به معناى كشت وزراعت گرفتهاند كه باز درست نيست و زراعت مصداقى از مصاديق برز، است.
برزگر در اصطلاح متن اين كتاب يعنى كسى كه تنها بر زايندن و پروريدن به عهده اوست و از عوامل چهارگانه (زمين، بذر، نيروى حيوانى، نيروى انسانى) كشاورزى، تنها نيروى انسانى به عهده اوست كه در مناطقى از آذربايجان به آن ” سه پانچى ” يعنى كسى كه سه پان، سه عامل را از ارباب مىگيرد، گفته مىشد.
البته گاهى برزگر تنها يك عامل، يعنى زمين و گاهى دو عامل زمين ونصف بذر را از ارباب مىگرفت وبقيهرا خودش تامين مىكرد ولى آنچه در متن بالا مورد نظر است همان مورد اول است.