پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص178

خمس ميسر نشود سيد مى‌تواند عامل باشد و از وجه عاملين بگيرد.

و بعد از اين همه كلام باز منع غارمين و في الرقاب سادات، از وجه في سبيل الله خالى‌ از اشكال نيست، بلكه عاملين نيز.

وآنچه فقها منع كرده‌اند درعاملين، ظاهرا مراد ايشان در وقتى‌ است كه از حيثيت مصرف عاملين بگيرد و اما از مصرف في سبيل الله پس منع ايشان معلوم نيست، به هر حال در صورتى‌ كه خمس ميسر نشود از براى‌ سادات و زكات امثال خود، هم نباشد ظاهر اين است كه امر آسان باشد چنانكه تصريح كرده‌اند در فقراى‌ سادات هم خصوصا بنابر قول اكثر كه مؤنه متعارفه را تجويز كرده‌اند به جهت ايشان و اقتصار به سد رمق يا قوت يك شبانه روز نكرده‌اند و به هر حال در آخوند معلم و سيد غنى‌ ظاهرا اشكال نباشد.

345 – سؤال: بعضى‌ مى‌گويند خراجى‌ كه حاكم جائر عصر مى‌گيرد حلال است و رعيت بايد بدهند و بعضى‌ مى‌گويند كه مال حكام وسلاطين اين عصر را نبايد به رعيت رد كرد و ايشان مشغول الذمه نيستند، بلكه نمى‌توانند دزدى‌ وسرقت از آن مال نمايند و ولايت عجم هم مفتوح العنوه است و خراجيه، حكم شرعى‌ آن را بيان فرمايند.

جواب: در كتاب مناهج الاحكام اين مسئله را مبسوط نوشته‌ام و اظهر در نظر حقير اين است كه آنچه سلاطين جور شيعه مى‌گيرند از خراج اراضى‌ خراجيه، حلال نيست مگر آنكه به اذن مجتهد عادل باشد و گيرنده هم از مصالح عامه باشد، مثل طلبه علوم و ائمه جماعت و امثال آنها.

346 – سؤال: هرگاه كسى‌ اجيرى‌ داشته باشد كه خدمت او را مى‌نمايد و اجرت او را كه قرار داده بدهد واضافه كه از زكات به او بدهد چه صورت دارد؟ جواب: بلى‌ هرگاه اجير و هر كاسبى‌ كه كسب و عمل او وفا به معيشت او نمى‌كند تتمه را از وجه زكات به او مى‌توان داد.

347 – سؤال: هرگاه چنانچه زكات دهنده در دو وجه از وجوه بر، به قدر زكات خرج كرده باشد، به اين معنا كه احدهما زكات باشد و ديگرى‌ صدقه مستحبه مثلا، و در احد وجهين خصوص زكات را قصد نكرده باشد آيا مجزى‌ خواهد بود يا نه؟