جامع الشتات-ج1-ص174
به سبب ترك قصد تقرب سقوط اصل واجب لازم نمىآيد تا اينكه بگوييم قادر بر كسباست وزكات بر او حرام است.
ومؤيد اين است آنچه از عاليجناب مرحمت و مغفرت مآب استاد خود، آقا محمد (1) باقر طاب ثراه شنيدم كه مىفرمودند روايتى است كه فرمودهاند به اين مضمون كه ” اطلبوا العلم ولو لغير الله فانه يجر الى الله (2) ” ولكن خود به آن روايت در كتب اصحاب بر نخوردهام.
وبالجمله نهى از تحصيل ريايى مستلزم رخصت در ترك مطلق تحصيل نيست.
وترك امر مقدور به اختيار مستلزم عدم امكان، نيست و او مكلف است به تحصيل به قصد قربت در حال عدم قصد قربت نه به ترك آن، تا محال لازم آيد و به فرضى كه مستلزم محال باشد دليلى بر قبح آن نيست، چون خود باعث آن شده پس صادق است كه مأمور است به تحصيل كه منافى كسب است، پس صادق است بر او كه فقير است.
و اما ثانيا: پس مىتوانيم گفت كه از سهم في سبيل الله توان داد و در آن، اين دقتها نيست، مثلا از وجه زكات، عمله و بناى فساق و فجار بلكه كفار مىتوان گرفت كه پل و رباط بسازند، و شكى نيست به پا داشتن تحصيل علم از وجوه في سبيل الله است، چون لا اقل منشأ اين مىشود كه ديگران از اينها اخذ علوم مىكنند، هر چند علوم ادبيه باشد كه آن از مقدمات علم فقه مىباشد.
و اين از باب اعانت بر آثم هم نيست كه از آن جهت ممنوع باشد، زيرا كه مقصود اعانت بر قصد ريا نيست، بلكه اعانت است در اقامه معروف.
343 – سؤال: مستحق، فقير غير عادل را مىتوان وكيل كند در اخذ زكات و جعاله او قرار دهد از وجه زكات يا نه؟ جواب: هر چند اظهر عدم اشتراط عدالت است در مستحق زكات، لكن هرگاه
1: دانشمند معروف آقا محمد باقر بهبهانى.
2: بديهى است وى هنگام تشويق شاگردانش از لفظ ” حتى ” استفاده مىكرده ” علم چنين است وچنان است.
حتى گفتهاند كه در روايت نيز چنين آمده است ” و گرنه، نه خود او چنين روايتى را مىپذيرد ونه ديگران به اين سخن ارزشى قائلند.