جامع الشتات-ج1-ص173
زكوة بگيرد، بر او زكوة حلال است يا نه؟ جواب: هرگاه آن طالب علم فقير است و قادر بر كسب مؤنه نيست، بنابر قول به عدم اشتراط عدالت، چنانكه اظهر است هم جايز است دادن زكوة به او وهم گرفتن او و بنابر قول به اشتراط عدالت از براى دهنده جايز نيست دادن از سهم فقرا با علم به حال.
وبا جهل به حال و اعتقاد عدالت، ضرر ندارد ومجزى است از او على الاظهر.
هر چند خلاف آن ظاهر شود.
و براى گيرنده هم ضرر ندارد به جهت آنكه ظاهر اين است كه اشتراط عدالت بنا بر قول به آن از براى جواز دادن است نه گرفتن.
و اما اگر قادر بر كسب مؤنه هست ولكن كسب منافى تحصيل است، پس در اين صورت بنا بر قول به عدم اشتراط عدالت نيز اشكال وارد مىآيد كه تحصيل علمى كه توان به سبب آن دست از كسب برداشت واخذ زكات كرد آن تحصيل، يا واجب عينى است يا واجب كفايى واينها هيچيك بدون نيت تقرب، نمىشود وچون در اطاعت الهى نيت تقرب شرط است وفعل ناشايسته مطلوب الهى نخواهد بود پس هرگاه تحصيل به قصد ريا، حرام باشد جايز نيست ارتكاب آن، پس واجب نخواهد بود كه به سبب آن ترك كسب كند وزكات بگيرد، پس صادق است بر او كه قادر بر كسب است و غنى است.
و ممكن است دفع اين اشكال، اما اولا به اينكه تحصيل كه از اسباب اجتهاد و طريق معرفت احكام مبدأ و معاد است، ظاهر اين است كه از واجبات توصليه (1) است و نيت تقرب مدخليتى در تحقق تهيه آنها ندارد، پس تحصيل آنها واجب است و قصد ” كسب تقرب كردن ” واجبى است علىحده و به ترك آن، اين ساقط نمىشود، خصوصا اگر به جهت تعليم ديگران باشد وسيلهاى است كه برپا داشتن اين امر مطلوب است، پس
1: واجب بر دو نوع است: الف: واجب توصلى: واجبى كه تنها تحقق آن در خارج مورد نظر است و با به عمل آمدن آن غرض حاصل مىشود مانند طهارت لباس كه خواه به نيت عمل به حكم خدا يا به هر نيت ديگر به جاى آورده شود كفايت مىكند.
ب: واجب تعبدى: واجبى كه بايد با نيت عمل به حكم خدا انجام يا به مانند نماز، روزه و ساير عبادات (