جامع الشتات-ج1-ص163
شتر از آن فقرا بىبهره مىشوند و على هذا القياس.
331: سؤال: هر مدعى فقر را با عدم منازع و قرينه بر خلاف ادعا، زكوة مىتوان داد يا نه؟ جواب: بلى مىتوان داد، ولكن احوط تحصيل ظن به فقر او است وقراين حال كافى است.
332 – سؤال: نصاب طلا و نقره را در زكوة به حساب پول اين زمان بيان فرمايند؟ جواب: نصاب طلا، دو نصاب است.
نصاب اول، بيست مثقال شرعى طلاى سكه دار است به سكه معامله كه پانزده مثقال صرافان باشد و زكوة آن چهل، يك است.
دوم، سه مثقال است تا هر چه بالا رود به مثقال صرافان و در آن نيز چهل، يك است و ما بين دو نصاب، زكوة ندارد و نقره نيز دو نصاب دارد، نصاب اول صد و پنج مثقال نقره سكهدار است به مثقال صرافان و چهل، يك آن را بايد بدهد و ديگر زكوة نيست تا به نصاب دوم برسد و نصاب دوم، بيست و يك مثقال نقره سكهدار است به مثقال صرافان تا هر چه بالا رود و باز در آن چهل، يك است.
333 – سؤال: نصاب زكوة گندم را، به من تبريز بيان فرمائيد.
جواب: نصاب غلات، همه يكى است و به سنگ تبريزى كه معادل هشت عباسى (1) پول سياه باشد دويست و هشتاد و هفت من (2) و سه چهار (3) يك پنجاه درم (4) و پانزده مثقال (5)صرافى است.
1، 2، 3، 4، 5: ابتدا توجه فرمائيد كه خود ميرزا در ذيل مسئله شماره 404 و مسئله شماره 405 مىفرمايد ” هر مد يك چارك تبريز، است “.
بنابر اين عبارت صحيح جمله ” سه چارك پنجاه درم ” بايد ” سه چارك پنجاه درمى ” باشد.
و نبايد آن را بصورت ” سه چارك و پنجاه درم ” تصحيح كرد.
و اينك به موارد زير توجه فرمائيد: يك عباسى معادل 80 مثقال.
و يك من تبريز معادل 640 مثقال و يك چارك معادل 160 مثقال، است هر مثقال شرعى معادل 34 / 3 گرم و هر مثقال صرافى معادل 46 / 4 گرم است.
در محاسبه بر اساس رقمى كه ميرزا تعيين مىكند مجموع نصاب به 420 / 821 كيلوگرم (