جامع الشتات-ج1-ص122
جواب: عمل چنين شخصى پايه ندارد ونماز كردن با او اعتبار ندارد وبا نهايت اشكال است، بلكه هر گاه مقصر است در تحقيق حق، اقتدا به او نمىتوان كرد.
279: سؤال: شخصى مسائل ضروريه محتاج اليه خود را از مجتهد فرا گرفته وباز عمل كرده، آيا جايز است بعد از ممات آن مجتهد تقليدا له به قول او عمل نمايد وبه ديگران بگويد كه به قول آن مجتهد عمل نمايند با وجود مجتهد حى يا نه -؟ جواب: دور نيست جواز عمل او، به قول مجتهد اول، ولكن ديگران بايد خود به مقتضاى تشخيص خود، تكليف خود را به عمل بياورند وبه محض قول او كه به قول آن مجتهد عمل كنند، اكتفا نكنند وبه هر حال احوط، اين است كه با تيسر عمل به قول مجتهد حى، اكتفا به تقليد ميت نكنند.
280: سؤال: بعضى از فضلا مىگويند كه ” على ولى الله ” را در اذان يك مرتبهبگوييد وترك نكنيد كه على ولى الله، روح نماز است ونماز، بى او صورت ندارد، حقيقت را بيان فرماييد.
جواب: اشهد ان عليا ولى الله، نه جزء اذان ونه اقامه است واما در گفتن آن، مضايقه نمىكنم، به قصد تيمن يا به اعتبار آنچه دلالت دارد بر ذكر ولايت عقيب نبوت و احوط در اقامه، ترك آن است، چون فرمودهاند كه فصول اقامه را به شتاب ومتوالى بگويند وذكر آن منافى نماز وتوالى است واينكه فرمودهاند در اذان، يك بار بگويند از براى اين است كه فرق ظاهر شود، ما بين آن وساير فصول اذان، تا توهم جزئيت نشود و سخن بعض فضلا كه نماز، بى او صورت ندارد، صورتى ندارد.
281: سؤال: همچنانكه علما، مطلق ذكر دعا را در نماز، مضر نمىدانند، آيا مطلوب است ذكر هم در هر جايى از نماز باشد همينكه ذكر خداست ضرر ندارد يا نه؟ جواب: مطلق ذكر در نماز ضرر ندارد، مگر اينكه در بين قرائت باشد وبه نحوى كند كه قرائت را از اسلوب قرائت خارج نكند.
282: سؤال: هر گاه شخصى به سفر چهار فرسخى مىرود واحتمال مىدهد كه در آن مكان قصد اقامه كند، يا سى روز متردد بماند، آيا نماز را قصر مىكند وبرگشتن