جامع الشتات-ج1-ص112
250 – سؤال: هرگاه در حينى كه دست به مجتهد مىرسد، كسى از روى تفكر و اجتهاد خود وقول ثقه كه گفته بوده است كه مظنون من اين است كه فلان مجتهد چنين مىگويد.
، در اذان واقامه نماز نيابتى، قصد نيابت بالاستقلال مىنموده، آيا اين چنين نمازى صحيح است يا نه، با وجود امكان تأخير آن نمازها تا حين ادراك مجتهد -؟ جواب: ظاهر صحت است وتأخير لازم نيست.
251 – سؤال: نماز نيابتى را با وضوى جبيره يا تيمم مىتوان كرد، بر فرض اينكه عقد اجاره براى صلوة مطلق، بسته شده است.
يا نه؟ جواب: دور نيست جواز، ولكن با توسعه زمان، شايد اولى تأخير باشد تا رفع عذر، و توضيح مقام، اين است كه هرگاه مستأجر خواهد براى ميت، استيجار نماز كند جايز نيست كه از كسى استيجار كند كه نماز او جبيره يا تيممى است، هر چند آنچه از ميت فوت شده، از اين باب باشد، چون صلوة من حيث هى صلوة مشروط است به طهارت مائيه صحيحه وجبيره وتيمم بدل اضطرارى است خواه ادا باشد وخواه قضا به خلاف قصر واتمام، زيرا كه آنها هر يك ماهيت علىحدهاند وفرقى در ادا وقضاى آن نيست.
واما هرگاه مستأجر اجاره مطلقه كرده در حالى كه اجير قادر بر طهارت مائيه صحيحه تامه بوده وبعد عذر از براى اجير، به هم رسد اينجاست كه گفتيم دور نيست جواز، چون اين از عوارض وسوانح نماز قضا مىشود وتكليف او نسبت به قضا همين است.
252 – سؤال: آيا هر ركوعى از نماز آيات، ركن است يا ركوعهاى هر ركعتى ركن است در همان ركعت؟ جواب: ظاهر اين است كه هر يك از ده ركوع، ركن باشد وظاهر اين است كه هرگاه مأموم برسد به امام در وقتى كه يك ركوع را كرده باشد آن ركعت از او فوت شدهاست وبايد به ركعت ديگر اقتدا كند وعلامه در تحرير گفته است سزاوار در آن بقيه ركوعها، متابعت امام بكند با سجدهها وچون امام به ركعت دوم برخاست اقتدا كند.
253 – سؤال: هر گاه پدر فوت كند و ولد اكبر ذكور، (يقين كند كه والدش