جامع الشتات-ج1-ص82
خود را به امام برساند، خواه عمدا پس 1 افتاده يا سهوا يا به جهت عذرى مثل اين كه ازدحام صف، مانع از سجود شود تا امام برخيزد ومثل آن.
وفرموده است كه اقتدا كردن فوت نمىشود به فوت شدن ركنى از نماز و نه بيشتر از ركنى در نزد ما.
كه عبارت او مشعر به دعوى اجماع است.
پس بنا بر اين بايد جايز باشد بجا آوردن سوره، بلكه قنوت نيز هر چند ركوع را با امام در نيابد، و لكن اظهر در نزذ حقير اين است كه ترك سوره را به جهت ادراك رجوع توان كرد، هر چند مسماى ركوع باد به ملاحظه صحيحه زراره، ولكن حمد را تمام كند، هر چند ركوع ركوع را با امام در نيابد وبه هر حال، مراعات سوره مقددم است بر قنوت.
186 – سؤال: هر گاه مسبوق تشهد را فراموش كرد كه در ركعت سوم امام، بخواند و با امام بر مىخيزد و در قيام به خاطرش آيد و اگر برگردد ديگر به امام نمىرسد، آيا قصد انفراد بكند يا نه؟ جواب: بلى واجب است كه برگردد وتشهد را بخواند وقرائت يا تسبيح وركوع و غيره را بجا بياورد، هر چند به امام نتواند رسيد وركنى هم در ميان گذشته باشد ودر هر جا كه ملحق مىشود خوب است وقصد انفراد در كار نيست.
187 – سؤال: هر گاه جمعى داخل مسجد شوند وجماعت اولى فارغ شده باشند و صفوف متفرق شده باشند، ولكن بعضى برجا باشند واراده جماعت داشته باشند، خواه با جماعت اولى يا به رأسه، آيا اذان ساقط مىشود يا نه؟ جواب: بلى، اذان واقامه هر دو ساقط مىشود، چون در ظاهر روايت ابى على (2) جوانى، همين است كه همين كه بعضى نشستهاند كافى است در سقوط.
بعض، به يك نفر هم صدق مىكند، بلكه در روايت (3) ابى بصير كه معيار سقوط را عدم تفرق صف قرار داده
1: البته مورد سؤال از مسائل مربوط به ” ورود در نماز ” است و موضع بحث مرحوم شهيد به مسائل ” اثناء نماز ” مربوط است و مرحوم ميرزا نبايد از چنين ” قياس ” استفاه كند.
2: پس از جستجو در متون حديثى از آن جمله وسائل، مستدرك وسائل، بحار الانوار و.
به دريافت اين حديث موفق نشدم و تذكر اين نكته لازم است كه باو على جوان جوانى از افراد ” نادر الحديث ” است.
3: وسائل: ج 4 ص 653 باب سقوط الاذان.
، ح 2.