جامع الشتات-ج1-ص37
غير آن، بايد كه پيش از قتل، او را امر كرد كه غسل كند مثل غسل مس ميت وحنوط كند و كفن بپوشد وبعد از قتل، ديگر غسلى واجب نيست.
پس هر گاه بعد از قتل كسى مس بدن او را نمايد غسل مس ميت بر او واجب است يا نه؟ جواب: واجب نيست نظر به ظواهر اخبار مثل روايت محمد بن مسلم: ” مس الميت عند موته وبعد غسله ليس به باس (1) ” و همچنين امر به غسل كردن به عنوان غسل ميت ظاهر در ترتيب احكام غسل ميت است بر او و اين هم از جمله آنهاست و مىتوان گفت كه شكى نيست كه موت انسان في الجمله موجب نجاست او مىشود به نجاست خبيثه وحديثه يعنى خباثت معنويه ودفع هر دو آنها به غسل ميت مىشود فى الجمله (قيد فى الجمله از براى اخراج شهيد است) و همچنين كسى كه واجب القتل بوده و قبل از قتل، غسل كرده وبدون آه هم نجاست خبيثه باقى است كه بايد با ملاقات (در صورت رطوبت) تطهير بدن كرد و هم غسل مس به سبب آن خباثت معنويه او، هر چند به رطوبت ملاقات نشود وچون در واجب امقتلى كه غسل ميت را بجا آورد ديگر غسل ميت لازم نيست از براى او، پس معلوممىشود كه آن دو علتى كه مستلزم غسل ميت بودند هر دو از او منتفى شده اند و به انتفاء علت، معلول هم منتفى مىشود.
پس تطهير بدن ملاقى آن وغسل مس ميت هر دو ساقط مىشوند.
71 – سؤال: كسى كه داخل شده در زير آب، در حين بيرون آمدن، تخليل عضو مىنمايد چه صورت دارد؟ جواب: اظهر در نظر حقير اين است كه در غسل ارتماسى همين كه نيت كرد وفرو رفت به آب، جزو اول بدن كه به آب رسيد، اول غسل است وجزو آخر كه فرو رفت غسل تمام شده است، به شرطى كه اعضا را متعاقب به دفعه عرفيه فرو برد كه اگر يك جزو را بيرون گذاشته، آنچه سابق فرو رفته هم باطل مىشود و در اين بين كه اول فرو رفتن است تا به آخر اجزاء، هر گاه عضوى به تخليل باشد، تخليل كند وهر چند بعد از فرو رفتن تمام اعضا باشد به شرطى كه از دفعه عرفيه بيرون نرود.
1: وسائل: ج 2 ص 931 – 932 باب عدم وجوب.
، ح 1.