جامع الشتات-ج1-ص36
گفتهاند.
يا اجماعى است كه سيد در ناصريات (1) ادعا كرده و در صورت جهل به بودن آب مال غير، نهى متعلق به مكلف نيست و همچنين ظاهر دعوى اجماع هم در غير صورت علم به غصب، معلوم نيست.
واما در صورت جهل به نجاست: پس جايز نيست اقتدا به او، چون مأموم علم دارد به بطلان وضوى او واينكه او، بى وضو نماز كرده هر چند قايل باشيم كه بر خود امام، اعاده واجب نباشد بعد از ظهور حال، واين منافاتى ندارد با آن كه هر گاه بر مأموم معلوم شود بعد از نماز كه امام، بى طهارت بوده يا فاسق بوده يا كافر بوده، بر او اعاده لازم نيست.
69 – سؤال: هر گاه زخمى در اعضايى باشد وآب، مضر آن نباشد ومى تواند رفع نجاست زخم ومواضع وصول آب را كرد وغسل كرد، لكن چون وقت تنگ است اگر به آن بپردازد نماز قضا مىشود واگر چيزى بر آن زخم ببندد وجبيره كند نماز را به وقت مىتواند كرد.
آيا در اين صورت جبيره كند وغسل كند يا تيمم كند؟ جواب: آنچه از ادله برمىآيد اين است كه تيمم بدل اضطرارى است از طهارت مائيه ووضو وغسل جبيره همان طهارت مائيه است نه بدل آن، وآن در وقتى است كه تكليف او مسح بر جبابر باشد ودر چنين جايى دليل بر جواز آن نيست، بلكه هر گاه وقت تنگ است تيمم كند ونماز كند وبه عبارت اخرى، شارع فرموده است كه هر كس در بدن او تختهشكسته بسته باشد يا لته پيچيده بر جرحى يا قرحى باشد ونتواند آب به تحت آن رساند عمل جبيره كند، يعنى دست تر بر روى خون حايلها بمالد، نه اين كه هر كس را بالفعل ميسر نباشد آب رساند به موضع زخم، بايد تخته بر خود ببندد، يا كهنه بر خود بپيچد وعمل جبيره كند.
70 – سؤال: چون كسانى كه قتل ايشان واجب مىشود به سبب قصاص يا رجم يا
1: المسائل الناصريات: اين كتاب حاوى حدود 207 مسئله فقهى است كه مرحوم سيد مرتضى، آن را از كتاب ” الفقه الناصر ” تاليف ناصر كبير، جد مادرى خويش انتزاع كرده وبه صورت كتاب مستقلى در آورده است اصل كتاب در شهر آمل مازندران نوشته شده وخود نويسنده (حسن بن على حسينى) نيز در آنجا شهيد شده است 304 ه ق.