جامع الشتات-ج1-ص30
آن جزم باقى است ونه ظن چنانى كه با ظن حاصل از معارضات مقاومت كند، پس اكتفا كردن به مجرد استصحاب در آن، به غايت مشكل است.
غايت اين، تعارض استصحابين و تساقط آنهاست، وباقى مىماند اصالة عدم صحت عبادت مشروط به آنها، به جهت عدم حصول علم به شرط وشك در شرط، موجب شك در مشروط است واز آنچه خواهد آمد در كتاب صلوة در مسئله بقاى وقت به استصحاب، حقيقت اين مسئله را مىتوانى فهميد، ديگر حاجت به بيان نيست.
63 – سؤال: هر گاه زنى طفلى از او متولد شود ميتا وغسل مس ميت نكرده، بلكه چندين دفعه رو داده، آيا صلوة وصيام او در اين ايام فاسد است يا نه؟ جواب: ظاهر اين است كه اين را مس ميت نمىگويند وغسلى از براى آن واجب نيست، مگر اين كه بعد از خروج، عضوى از او به عضوى از آن ميت برسد، اما اولا به جهت آن كه متبادر از مس ميت مس ظاهر مكلف است به ظاهر يا باطن ميت ورحم از جمله بواطناست كه مماس ميت شده واما ثانيا پس به جهت آن كه در اينجا ميت مس حى كرده است، چون مرور كرده در بدن او، نه اين كه حى مس ميت كرده باشد واز مكلف مسى به عمل نيامده وبه عبارة اخرى يك حى كه ملاصق حى ديگر بوده، ميت شده نه اين كه حى، مباشر ميت شده وتبادر از مس ميت، معنى دوم است نه اول.
بلى چون قوه دافعه حى باعث مباشرت اسافل رحم وباطن فرج شده، از اين جهت باز ادعاى مس ميت مىتوان كرد، پس عمده تكيه بر وجه اول است.
64 – سؤال: وجوب غسل بر خنثى در چه وقت است وكيفيت غسل او چون است؟ جواب: كيفيت غسل خنثى وغير خنثى تفاوتى ندارد واما وجوب غسل به سبب جنابت پس آن كه خنثاى واضح است، ملحق است به آنچه واضح است يعنى آنچه علامات، حكم به رجوليت مىكند حكم مرد دارد وآنچه حكم به انوثيت مىكند حكم زن دارد، زيرا كه مراد از خنثى كسى است كه هم آلت مردى دارد وهم آلت زنى، پس اگر حكم شود به مردى به سبب آن كه بول او مثلا از آلت مردى مىآيد يا از هر دو مىآيد ولكن اول از آلت مردى مىآيد پس آن در حكم مرد است واگر به عكس است، زن است واگر علامات در او