جامع الشتات-ج1-ص26
جزم كند به زوال آن، واگر ممكن نشود حصول جزم، به ظن نزديك به جزم اكتفا كند و اما اينكه در مثل خون زخم ممكن نيست جزم، به سبب احتمال خون تازه بيرون آمدن، پس اين ضرر ندارد به جهت اين كه مقصود، زوال عين سابق وتطهير آن است واصل عدم خروج خون تازه است، پس همان قدر كه جزم يا ظن نزديك به جزم حاصل شود بر زوال همان عين اول، آب را بر موضع جارى كند كافى است.
واگر بعد جزم حاصل شود كه آن خون رفع نشده بود بايد ثانيا تطهير كند.
واما اگر احتمال مىدهد كه اين خون تازه بيرون آمده است به تطهير سابق ضرر ندارد.
وطريق دانستن زوال عين در جايى كه به چشم آن موضع را نمىتوان ديد، اين است كه هر گاه مثلا سر او زخم است وخون آمده دست بر آن مىمالد تا ديگر اثرى ظاهر نشود به دست، واگر خواهد قليلى پنبه بر آن موضع مىگذارد و بر مى دارد وملاحظه مىكند.
50 – سؤال: هر گاه روغنى يا پيه يا صابون نجس شده باشد هر يك از آنها را آب كرده در حوضى كه به قدر كر يا زياده بوده بر آب آن حوض ريخته شود به طريقى كه هر جزو آن به آب ممزوج ومخلوط گشته، بعد از آن جمع آورى آن، از روى آب ممكن باشد والحالة هذه قابل تطهير هست يا نه؟ وديگر آنكه: خميرى هر گاه نجس شده باشد آن را در تنور خشك كرده، بعد از آن در آب گذارند تا آب به عمق آن رفته، پاك است يا نه؟ جواب: هر چند بعض علما تجويز كردهاند تطهير روغن را به آب به اين نحو مثل اين كه در خزينه حمامى كه آب بسيار گرم دارد و بر هم زنند تا ممزوج شود وبعد از سرد شدن از روى آب بگيرند ولكن اظهر در نظر حقير اين است كه پاك نمىشود و همچنين است صابون.
ودر باب خمير نجس، هر چند در حديث صحيح وارد شده است كه پاك نمىشود و بايد دفن كرد (1) و به پختن و نان كردن پاك نمىشود و قول شيخ به پاك شدن به سبب
1: وسائل: ج 1 ص 147 باب حكم العجين بالماء النجس: ح 2.