پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص20

كه مته روى‌ خشخاش مى‌گذارند.

به هر حال، اين موضوع را بايد صريحا به خوانندگان جامع الشتات اعلام كرد: كسى‌ كه آثار ميرزا را مطالعه مى‌كند ابتدا بايد با سليقه و نگارش ميرزا آشنا شود و خصوصيتش را بشناسد تا به همراه او يك همراهى‌ صميمانه را دريابد.

مثلا (وبه عنوان يك نمونه جزيى‌) معمولا ميرزا به جاى‌ ضمير ” او ” ضمير ” آن ” را به كار مى‌برد وبالعكس.

و يا در بيشتر مواقع به جاى‌ لفظ ” تنها ” يا لفظ ” فقط ” از كلمه ” همان ” و احيانا ” همين ” استفاده مى‌كند.

كم نيستند افرادى‌ كه در سنين كودكى‌ و در اوايل تحصيل از حافظه قوى‌ و استثنايى‌برخوردارند اما وقتى‌ كه به مرحله تحقيق مى‌رسند پس از مدتى‌ نيروى‌ حفظشان به نيروى‌ تحقيق بدل مى‌شود، به طورى‌ كه گاهى‌ نام فرزند خودشان را نيز فراموش مى‌كنند.

گويا محقق قمى‌ از اين قبيل بوده است.

در يك سفرى‌ كه به عتبات مباركه داشته (يا قبل از آنكه از حوزه كربلا به ايران بازگردد) با مرحوم طباطبايى‌ صاحب ” رياض ” درگير مباحثه علمى‌ مى‌شوند سيد مرتب تكرار مى‌كند ” قل حتى‌ اقول ” بگو تا بگويم.

و ميرزا تكرار مى‌كند ” اكتب حتى‌ اكتب ” بنويس تا بنويسم.

اين برخورد دو جانبه نشان دهنده حفظ وبيان سيد و برترى‌ توان تحقيقى‌ ميرزا مى‌باشد.

و همينطور هم، در ميان دانشمندان فن اصول معروف است.

شايد در اينكه علماى‌ دو قرن اخير كه متخصص در اصول فقه بوده‌اند كداميك از اين دو مرد ميدان اصول را بر ديگرى‌ ترجيح مى‌دهند، نتوان قضاوت كرد.

نظريه‌هاى‌ علمى‌ هر دو مورد توجه بزرگان اصول بوده و هست و تكه‌هاى‌ مهمى‌ از سخنانشان در متون بعدى‌ مورد بررسى‌ و نقض و ابرام قرار گرفته است اما كتاب قوانين ميرزا رسما يك كتاب كلاسيك حوزه‌ها بوده و كتاب مرحوم سيد تنها به عنوان مرجع تحقيق مورد استفاده قرار مى‌گرفت.

جمله ” بگو تا بگويم ” يا ” بنويس تا بنويسم ” آن عبارت معروف رزمى‌ قديم – خصوصا نبردهاى‌ عرب – را تداعى‌ مى‌كند كه ” بگرد تا بگرديم ” كه خيلى‌ به هم شباهت دارند.

براستى‌ علماى‌ ما و طلاب حوزه هاى‌ ما در مقام بحث و مباحثه به اين حد جدى‌ بودند امروز هم هستند.

جمله‌هاى‌ مذكور يا امثالشان نه از موضع خودنمايى‌ يا امور نفسانى‌ ابراز مى‌شد يا مى‌شود، بل از روحيه عشق به مكتب و شعف تحقيق بر مى‌خيزد كه بدون