پایگاه تخصصی فقه هنر

جامع الشتات-ج1-ص9

با رواج كاربرد سوم، از رونق كاربرد دوم نيز كاسته شد.

آنچه به موضوع سخن ما مربوط مى‌شود كاربرد اين لفظ در عصر كريم خان زند وفتحعلى‌ شاه مى‌باشد كه زيباترين و عالى‌ترين معناى‌ خود را داشت و مراد از آن ” دانشمند ” بوده است.

ميرزاى‌ قمى‌ در سال 1150 هجرى‌ قمرى‌ در روستاى‌ دره باغ متولد شده و در سال 1231 در شهر مقدس قم به درود حيات گفته است (يعنى‌ زندگى‌ پربارش 81 سال بوده است.

)

البته در مورد تولد او سال‌هاى‌ 1151 و 1153 و در مورد وفاتش سال 1233، نيز در بعضى‌ از متون ذكر شده است.

دوران تحصيل: ابتدا در همان روستاى‌ دره باغ علوم ادبى‌ فارسى‌ و عربى‌ را در حضور پدر آموخته، آنگاه به شهر خوانسار منتقل مى‌شود و در زمره شاگردان مرحوم سيد حسين خوانسارى‌ صاحب ” روضات الجنات ” قرار مى‌گيرد و سالهائى‌ چند به تحصيل فقه، اصول فقه مى‌پردازد و در اواخر همان سال ها با خواهر آن دانشمند بزرگ ازدواج مى‌كند.

سپس به سوى‌ عراق عزيمت كرده و در سلك شاگردان دانشمند معروف و نامى‌ آقا محمد باقر بهبهانى‌ (در كربلا) قرار مى‌گيرد و از شاگردان ممتاز و برتر آن استاد بزرگ شمرده مى‌شود.

ميرزا همانطور كه سخت مورد توجه مرحوم سيد حسين خوانسارى‌ بود (و به همين جهت مقدمات ازدواجش با خواهر استاد فراهم گرديد) همان طور هم سخت مورد توجه مرحوم بهبهانى‌ دانشمند شهير و محيى‌ نحله اصولى‌ قرار گرفت، به حدى‌ كه شايع گرديدبهبهانى‌ نماز و روزه استيجارى‌ به جاى‌ مى‌آورد و درآمد آن را جهت امرار معاش به ميرزا مى‌دهد.

گويا مرحوم بهبهانى‌ بيش از شاگردان ديگرش به ميرزا كمك مى‌كرده، آنانكه چنين رفتارى‌ را به نظر خودشان تبعيض و ناعادلانه مى‌پنداشتند و از طرفى‌ به عدالت بهبهانى‌ معتقد بودند موضوع را بدينگونه توجيه كرده وبه اصطلاح حمل بر صحت مى‌كرده‌اند.

و گرنه بهبهانى‌ مرجعيت مهم و پر نفوذى‌ داشت و به ميزان كافى‌ بيت المال در اختيارش بود و بر خود لازم مى‌دانسته كه به افراد مستعد و داراى‌ نبوغ كمك زيادترى‌ بنمايد.