معنای هنر شیعی-ج1-ص174
تصاوير جانداران و مبتنى بر ترنجى از شمسه و زمينهاى مملو از نقشمايههاى اسليمى و نگارههاى متنوع فراهم آورد كه نفيسترين آنها را مىتوان در دوره اوّل صفويه مشاهده كرد. برخى از اين فرشها داراى لَچَكهايى از ربع شمسه هستند و برخى در متن نقش قنديل دارند كه نماد مشكات است و اشاره به نور الهى دارد. نمونه كامل موارد فوق، فرش معروف به شيخ صفى است كه به سفارش شاه تَهماسب براى بقعه شيخ صفىالدّين در اردبيل تهيه شد. اين فرش از تناسب جادويى برخوردار است. رنگآميزى اين فرش نيز از نگاه عارفانهاى بهره گرفته است. بوم آن تيره يا سرمهاى است. آبى، نشانه حكمت است و رنگِ آسمانى؛ پلى است بين اين جهان و جهان ديگر و رنگى ابدى و ازلى و درونگرا است و قدرتى دارد كه در نهايت عظمت خود به تاريكى مىگرايد و روان بيننده را با امواج ايمان به دوردستها مىبرد و به عالَم غيب اشاره دارد .[1]
در مواقعى كه فرشهاى ترنجى جهت هدفهاى دينى بهكار رفته است، قسمت مركزى آنها با طرحهاى اسليمى كوچكتر و نرمتر از فرشهاى گلدانى طرح ريزى مىشد ـ در فرش يادشده متعلق به مسجد اردبيل كه تاريخ 946 هجرى را در خود دارد و اكنون در موزه ويكتوريا ـ البرت در لندن نگهدارى مىشود، قنديلهاى بزرگ بيضى شكل نوكدار از يك ستاره مركزى به داخل سطح وسط فرش طرحريزى شده است. تزيين نوارهاى حاشيه اغلب با برگ نخل در بين رشتههاى ابر انجام گرفته است .[2]