معنای هنر شیعی-ج1-ص172
حكيم سنايى غزنوى چنين مىسرايد:
سراسر جمله عالَم پُر ز شير است ولى شيرى چو حيدر باسخاكو ؟
مولوى چه در ديوان شمس [1] و چه در مثنوى معنوى [2] از امام على علیه السلام
به عنوان « شيرِ حق » ياد مىكند. در « زيارت مطلقه آن حضرت علیه السلام »،
در مفاتيح الجنان امام على علیه السلام را به عنوان شير صحنههاى كارزار ياد
مىكند .[3]
تناولى در اين باره معتقد است كه: « نسبت دادن رواياتى از برخوردهاى آن حضرت و شير، بهترين و مناسبترين موقعيت را براى كار گذاشتن شير و زندهكردن اين سنّت، به وجود آورد. در دشتِ ارژن بقعه كوچكى هست كه آن را قدمگاه حضرت على علیه السلام مىدانند و به آن شاه سلمان مىگويند و بااينكه حضرت على علیه السلام هرگز به ايران نيامدهاند، براى ارادت خاصِّ مردم ايران به ايشان داستان گرفتار شدن سلمان فارسى به شير و هويدا شدن حضرت على علیه السلام و نجات سلمان را در همين محل مىدانند .»[4]
بنابراين، باقى ماندن شير بهويژه مجسمههاى آن را ـ به رغم منع مجسمهسازى در دين اسلام مىتوان بازتاب اين عقيده و به عنوان مظهرى