پایگاه تخصصی فقه هنر

معنای هنر شیعی-ج1-ص166

1000 هجرى قمرى تأليف كرده است، آورده است .[1] چند قالى پشم بافتِ

ظريف كه در مرقد حضرت على علیه ‎ السلام در نجف نگه‌دارى مى‌شوند، بنابر كتيبه اين قالى‌ها مى‌دانيم كه آن‌ها را « عباس، كلبِ آستان ولايت » يعنى شاه عباس كبير ـ تقديم كرده است. يكى ديگر نيز در گنجينه آستان قدس رضوى است .[2]

قالى‌هايى كه غَناى تركيب‌بندى، وفور شكل‌ها و هماهنگى رنگ‌ها در آن‌ها به نقطه اوج هنر تزيينى مى‌رسد، نشان‌دهنده همان صورت ازلى گران‌قدر نزد ايرانيان، يعنى باغ بهشت است.

اما به‌خصوص، چنان‌كه پوپ، هنر شناس بزرگ متخصص هنر ايران مى‌گويد، در قالى‌هاى اردبيل ( قرن شانزدهم ) است كه نقش‌ها اهميت پيدا مى‌كند. در اين قالى‌ها سطوح روى هم انباشته مى‌شوند و تضادها و شگفتى‌هايى پديد مى‌آورند و مرتبه‌هاى مختلف يك طرح متنوع را ايجاد مى‌كنند. اين امر به كمك تركيب نظام‌هاى متعدد اسليمى كه هر يك عملكرد و حركت و شكل مخصوص خويش را دارند و در نتيجه مجموعه‌شان طبق يك هماهنگى پيشين، با يكديگر هم‌نوايى مى‌كنند، انجام مى‌شود. چندنوايى اين سطوح متعدد كه از خورشيد مركزى قالى تشعشع مى‌يابد، روشن‌گر همان تنوع باغى است كه مانند واحه‌اى افسونگر، دور از گزند زمان، و مثالى ازلى از بارورى و فراوانى است كه همواره ايده‌آل ايران بوده است. اين‌جا هم عنصر بهره‌مندى را باز مى‌يابيم:

  1. 1. . قاضى مير احمد منشى قمى، گلستان هنر، انتشارات بنياد فرهنگ ايران، 1352، ص 129.
  2. 2. . ريچارد ايتنگهاوزن، اوج‌هاى درخشان هنر ايران، و فرش‌هاى عصر صفوى، ص 313.